سفارش تبلیغ
صبا ویژن

بنام خدا

 

هنگامیکه برای تحریف و حمله به اسلام بیش از ده هزار پایگاه اینترنتی احداث میشود و هنگامیکه برای لوث کردن اهانتهای سلسه وار به ساحت رسول خدا هر روز شاهد جسارتهای بیشتری از جانب غرب هستیم و از آن طرف با سست شدن بنای مسجد الاقصی بدلیل حفاری بخشی از دیوار این بنای مقدس فرو میریزد و حتی رژیم صهیون در پی ایجاد زلزله مصنوعی برای تخریب کامل این مکان بر میاید و از طرف دیگر مجامع بین المللی چون شورای امنیت به بازیچه دست سران صهیونیسم در میاید آنچنانکه حتی پس از گزارش آزانس هسته ای به جای رفع محدودیتها برای کشورمان قطعنامه ضد ایرانی صادر میشود و در همین بهبوهه بمباران سیاسی نسبت به اسلام در برابر دیدگان دنیا  نسل کشی شگفت آوری چون نسل کشی غزه صورت میگیرد که حتی سران رژیم صهیونیست نیز اعمال خود را نسل کشی مینامند .

 

               تونلی که در زیر مسجد الاقصی حفر شده

آیا باز هم میتوان ادعا کرد دشمنی غرب صهیونیستی شده به دلیل هراس از فراگیری اسلام نیست ؟

 حتی برای نشان دادن آزادی بیان در کشورهای خود به صراحت به پیامبران الهی چون حضرت مسیح و حتی موسی کلیم الله اهانت میکنند مریم آن زن پاک دامن را با بیشرمی متهم میکنند و اخیرا با ادعای وقحیانه موسی کلیم را متهم به مصرف مواد روان گردان میکنند با این حربه که نشان دهند در غرب حتی برای توهین به مقدسات آزادی بیان وجود دارد تا از این طریق به مسلمانان تلقین کنند که نباید در مقابل توهین به اعتقاداتشان واکنشی نشان دهند چرا که واکنش نشان دادن همانا و انگ متعصب بی منطق خوردن همانا در واقع  غرب با توهین به اعتقادات مسیح و یهود مسلمانان  را دعوت به غیرتی نسبت به مقدسات خود میکند  و پر واضح است مسلمانی که نسبت به اهانت به اعتقادات خود بدون واکنش خواهد بود دیگر نه به تخریب قبله اول خود معترض خواهد شد و نه به کشتار هم کیشان خود با تخریب مکان مقدسی چون مسجد الاقصی غیرت و انگیزه ای  برای مسلمانان باقی نمیماند تا از سرزمینهای خود پاسداری کنند و این همان رمز برقراری دهکده جهانیست .

و اما آیا ما مسلمانان نسبت به این جسارتهای متعصبانه واکنش مناسبی نشان داده ایم برای آنکه به دزد مال و ناموس ثابت کنند در خانه کسی هست چوبی  برمیدارند و یا هیاهویی میکنند لیکن از ما کدام فریاد و کدام غرش در برابر تعدی به آیین و خاک و ناموسمان دیده شد ؟

حتی سودان در گیر جنگ داخلی ازدیگر مسلمانان راحت طلب پیشی گرفت مردم سودان کالاهای دانمارکی را تحریم کردند در زمانیکه ما هنوز اندر خم تحریم کوکاکولایی که حتی مضر بودن آن برای سلامتی از طرف غرب ثابت شده مانده ایم همین مردم جنگ زده سودان در هنگام تجاوز به خاک لبنان در جنگ سی و سه روزه بسیاری از پایگاههای اینترنتی عبری را هک کردند مردم مصر با وجود دولتمرد خائنی چون حسنی مبارک کالاهای دانمارکی را تحریم میکنند  در حالیکه ما ایرانیان که طی قطعنامه های غیر قانونی شورا ی امنیت و حتی دزدیهای رژیم صهیونیستی از بیت المال کشورمان که آخرین خبر آن مصادره 33 میلیون دلار از اموال بلوکه شده کشورمان در بانکهای خارجی بود  هنوز که هنوز است با این زمزمه ها روبرو میشویم که مگر از تحریم  نباید ترسید ؟

 چرا بر سر مسئله هسته ای کوتاه نمیاییم ؟

اصلا مسئله فلسطین چه ارتباطی با ایران دارد ؟

 

                  نسل کشی در غزه

همانها که این سخنان را زمزمه میکنند کسانی هستند که در هنگام مقابله با دشمن از خاک خود فراری میشوند و از ترس جانشان از تقدیم کردن ناموس خود به متجاوز دریغ نمیکنند .

اما اهانت به مقدسات آیینمان را چگونه باید پاسخ گفت ؟

آیا تنها فریاد خشم سر دادن کافیست ؟

آیا با وجود همه اهمالهای ما و دوری اعمال و زندگیمان از احکام و مقدساتمان نباید انتظار چونین دسیسه های را داشت ؟

آیا نوجوانیکه هنوز مرام و منش و خلق و خوی پیامبر خود را نمیشناسد در برابر این تبلیغات مسموم نسبت به اهانت به مقدسات خود ابراز خشم میکند ؟

یکی دیگر از اهداف صهیونیسم از اجرای چونین جسارتهایی عادی شدن و به فراموشی سپردن است و اینکه یک مسلمان منش و مرام مسلمانی خود را از یاد ببرد و آنقدر این اهانتها را تکرار میکنند که دیگر غیرتی برای پاسخ گفتن باقی نماند . با تکرار شدن این فجایع از طرق مختلف حتی از طریق مزدوران داخلی قدرت پاسخ منطقی  دادن نیز سلب میشود و از واکنش به این اعمال چیزی جز فریادهای بی اثر  از عده ای به ظاهر مسلمان بر نمیاید  .

اما آن رسول آخرین که سنت ارسال انبیا پس از او به اتمام میرسد و هم اکنون  پس از 1400 سال از درگذشت او اهتمام صهیونیسم بر خدشه نبوت و تصویر بی مثال اوست که بود ؟

محمد مصطفی که سلام خدا بر او و آل پاکش  باد ساده ترین مردمان زمان خود بود بی گمان مولا علی علیه السلام در تصویر کردن رسول خدا از همه صادق تر است همچنانکه فرمود :

 

"« اگر چشم را میبستی حضور رسول خدا را با بوی خوشش استشمام میکردی

لباس خود را میدوخت

در کنار بردگان مینشست

مواد مورد نیاز خانوده اش را خود از بازار میخرید

در برابر پای کودکان بر میخاست

بار خود را خود حمل میکرد

در میان هیچ جلسه ای بلندنمیشد مگر تا زمانیکه همه آن جلسه را ترک کرده باشند

اگر دعوت به خوردن میشد حتی اگر از جانب فقیری به خرمای پوسیده ای بود  با خوشرویی میپذیرفت

تمیز و خوشبو بود و سرمه میشید

بیشترین پولی که خرج میکرد برای خرید عطر بود

هر گز کسی او را ژولیده ندید

هرگز با صدای بلند نخندید

هرگز برای از دست دادن چیزی از دنیا تاسف نمیخورد

آب را با یک نفس نمینوشید

شجاعترین مرد در عین مهربانترین  بود

توهین را نشنیده میگرفت

بی بهانه میبخشید

کینه کسی را به دل نمیگرفت

خدمت به دیگران و توهین دیگران  به او را فورا فراموش میکرد

هرگز حاجت نیازمندی را رد نکرد حتی اگر دستش خالی بود قلب اورا  مملو از شادی و آرامش میکرد

با شوخیهای لطیف جمع را به خنده های حکیمانه وادار میکرد نه خنده های ابلهانه

پیش پای انسانهای حقیر شده بر میخاست

دست کارگر را میبوسید

بر سر دنیا و منافعش نه با کسی دوست میشد و نه با کسی دشمنی میورزید

نماز جماعتش را طولانی نمیکرد

خطبه اش کوتاه و مفید بود

هیچ کلمه زائدی به زبان  نمیاورد

همواره به آیینه مینگریست

زندگیش کاملا منظم بود

اما ...

در مورد حق هرگز کوتاه نمی آمد .» " تا قیام آل محمد

این است بخش کوچکی از سیمای محمد مصطفی آخرین رسول خدا که غرب و صهیونیسم بین الملل هر گز جرات نمایندن این چهره را نخواهند داشت و تنها میتوانند با اعمال کودکانه ای چون کاریکاتور اهانت آمیز  رروح و سیاستهای پلید خود را به نمایش بگذارند .

و اما این آخرین سفارشهای رسول خدا در آخرین سفر حج بود :

« ای مردم ! سخنان مرا بشنوید - شاید پس از این شما را در این نقطه ملاقات
نکنم - ای مردم ،
خونها و اموال شما بر یکدیگر تا روزی که خدا را ملاقات نمائید
مانند امروز و این ماه ،
محترم است و هر نوع تجاوز به آنها، حرام است » "
سپس مردم را به
برابری و برادری فراخواند و به رعایت حقوق بانوان سفارش
کرد و از شکستن حدود الهی بیم داد و از ستمکاری و تجاوز به حقوق یکدیگر بر حذر
داشت و به تقوی توصیه کرد.»

درود خدا بر توو خاندان تو ای رسولی که 23 سال آزار و اهانت در حق تو به پایان نرسید و حتی بعد از 1400 سال نیز هنوز مظلوم واقع شده ای اما همچنان با صلابت و سنگینی و بی نیازی به افقی مینگری که فرزندت سیمای حقیقی تو و آیینی که با مشقت فراوان رواج  دادی را در عالم پراکنده خواهد کرد  و دروغگویان و اهانت کنندگان را به خاک مذلت و رسوایی  خواهد نشاند .

 

آیا وقت استفاده از کارهای نو برای مقابله با دشمن دین و خاک نرسیده است  ؟

_____________________________________________________________________________


نوشته شده در  جمعه 86/12/17ساعت  3:3 عصر  توسط شیدا 
  نظرات دیگران()

بنام خدا

 

وقتی با نام واژه دلفریبی چون«آزادی»شیوه و روشهای لذت جستن به مرز جنون آمیز و دیوانه وار میرسد و وقتی سیاست جهانی بر اصل و اساس منافع صهیونیسم حکم میکند برای سلطه بیشتر و راحت تر بر سرزمینها با بهانه دفاع از آزادی بی بندو باری و ابتذال تبلیغ شود آنگاه از غربی  که منادی این آزادیست  چندان دور از ذهن نخواهد بود که حتی برای خشونت و آزار جسمی آنهم بر علیه زن روشها و حتی آموزش این موارد را ترویج و تبلیغ کند .

 

                                                   تصویر زن در غرب همیشه آن تصویر شاداب و زیبا نیست

 تنها دو نمونه از روشهای رایج شده در غرب برای خشونت علیه زن البته جدا از خشونتی که در خانواده علیه زن بکار میرود و هیچ یک ازمجامع حقوق بشر دوست  آمار دهشتناک آزار جسمی در حق زنان در خانوده های غربی را  مهم تلقی نمیکنند .

پدیده ای بنام RAPE

پدیده ای که به شدت رشد روز افزون دارد و به سرعت در حال گسترش هست یعنی ربودن و تجاوز جنسی به زنان انهم بصورتی مریض وار همراه با شکنجه های مختلف از جمله بستن زنها ,  اویزان کردن انها,  شلاق زدن بر آلات تناسلی   وانواع حقارتهای دیگر که  قابل ذکر نیست.                                       

حتی این روش به قدری دارای طرفدار است که سایتهای مختلفی همراه با تصاویر شکنجه زنان و وارونه آویزان کردن ایشان در حالیکه توسط شلاق بدنهای آنان متلاشی شده  و .. در سطح گسترده ای در اینتر نت شایع شده و حتی فیلمهای شکنجه زنان و دختران که بسیار رقت آور است  بازار خوبی پیدا کرده .

از دیگر افتخارات غرب در این زمینه پدیده ای بنام Spank است

کتک زدن زنان و دختران و حقیر کردن انها از کودکی تا بزرگسالی .و فقط دیدن فیلمها و عکسهای ان کافیست و هیچ صحبت اضافه ای نمیخواهد.

در این روش از ضعف جسمانی زن برای لذت جویی دیوانه وار استفاده میشود همانند حیواناتی که پس از شکار برای شکار چی خود مایه افتخار و لذت خواهند بود . این روش نیز در اینتر نت و توسط فیلمهای آموزشی برای چگونه شکنجه دادن بنحوی که زن کشته نشود و بیشترین آزار را متحمل شود تبلیغ و رشدی فزاینده داشته است .

 

                                     قلاده سگ بر گردن زن نشان از آزادی غربی

این همان غربی است که به مجازات تجاوز کنندگان به ناموس مردم ایران اعتراض میکند این همان غربیست که با بهانه قرار دادن مجازاتهایی چون اعدام و سنگسار برای جنایتکاران و رواج دهندگان فساد برای حفظ  حقوق بشر  مردم ایران سینه چاک میکند  غربی که همواره مدافع جنایتکاران است و هر گز دیده نشده برای دفاع از حق مظلومین کلامی به زبان آورد حتی مجازات برای این گروهای منحرف در صورتیکه شکایتی در کار باشد در حد جریمه مالی و حبس کوتاه خواهد بود .

 

                                             بستن زنان و برهنه کردنشان

البته توهین و حقارت زن در غرب تنها توسط گروهای منحرف صورت نمیگیرد بلکه حتی پلیس سرزمین آزادی یعنی آمریکا نسبت به زن و  نژاد های مهاجر و سیاه رفتاری توحش بار دارد . این تصویر زنیست که به دلیل یک تخلف رانندگی ساده بدون هیچ دلیلی توسط پلیس آمریکا مورد ضرب و شتم قرار میگیرد . شرح ماوقع را در این رابطه بخوانید در آدرس http://www.shia-online.ir/article.asp?id=183&cat=1

 

 

                       ضرب و شتم زن آمریکایی توسط پلیس آمریکا

از دولت آمریکایی که نماینده کنگره آن سایت ضد اخلاقی برای جذب کودکان و نوجوانان ایجاد میکند و پس از چندی همین کنگره تجاوز و سو استفاده جنسی از کودکان معصوم و نشر تصاویر این سو استفاده ها را مجاز و قانونی اعلام میکند آیا انتظاری برای دفاع از حقوق بشر میتوان داشت دولتی که با مردم خود چونین رفتاری دارد با مردم مسلمان د ر عراق و افغانستان رفتاری جز آنچه که در زندانهای ابو قریب و گوانتانامو شاهد هستیم اعمال خواهد کرد ؟ 

توضیح :مامی تصاویر شکنجه زنان برگرفته از سایتهای غربی بود که اینگونه اعمال وحشیانه را آموزش و تبلیغ میکنند .

در پست پیش در مورد دلایل تاخیر در ترور اشخاصی که در لیست ترور و جنایت صهیونیسم قرار دارند به این نکته اشاره نشد که به جز دلیل زمانی عدم توانایی رژیم جعلی و آمریکا در مورد ترور مبارزان حزب الله به دلیل استراتژی قوی مقاومت در این مورد است با تشکر از برادرم در وبلاگ http://www.shalom.blogfa.com/ به دلیل تذکر این نکته .


نوشته شده در  جمعه 86/12/10ساعت  12:59 عصر  توسط شیدا 
  نظرات دیگران()

بنام خدا

 

پاسخ یک سوال منطقی از سوی ریاست جمهوری یک سرزمین مبنی بر اینکه :

 اگر اروپا مقصر در نسل کشی یهودیان در زمان جنگ جهانی دوم هست چرا برای جبران خود پاسخگو نیست ؟  و چرا باید تاوان آنچه که صهیونیستها آنرا نسل کشی و هولو کاست مینامند را باید ملتی بپردازد که در گیرو دار جنگ جهانی دوم هیچ گونه دخالتی نداشته ؟ چرا اروپا برای جبران مناطقی از خاک خود  را به یهودیان نمیبخشد ؟

پاسخ این سوال چه میتوانست باشد ؟

اگر طرف پاسخگو به واقع خود را قربانی نسل کشی میدانست و برای احقاق حقوق بشر,   موجودیت خود را اعلام میکرد انتظار میرفت پاسخی  منطقی  به این سوال بدهد لیکن از رژیمی که در بدو شکل گیری  دست به نسل کشی و غارت سرزمین سایر ملتها زده است رژیمی که حتی به بازرسان سازمان ملل که به اینهمه نسل کشی اعتراض میکنند رحم نمیکند و«  برنادوت»  نماینده سازمان ملل و یکی از همراهانش  در سرزمینهای اشغالی را  به قتل میرسانند و قاتل را بدون هیچ گونه محدودیت قضایی  در سال 1950 به سمت نماینده پارلمان رژیم جعلی میرسانند .

آیا پاسخی جز ترور و جنایت به این سوال منطقی خواهد داد ؟رژیمی که شکل گیری خود را مدیون ترورهای مسلسل وار نه تنها مقامات فلسطینی بلکه سایر نقاط جهان است البته که باید برای تبلیغ ترور کسیکه خواهان پاسخ گفتن به این سوال اساسیست روی اتوبوسهای خود طرحهایی برای تبلیغ ترور دکتر احمدی نژاد به نمایش بگذارد .

                                عکس از وبلاگ سیطره

                         www.seytareh.blogfa.com/post-54.aspx 

 

                      پاسخی برای معترض

 

مواردی از ترورهای صورت گرفته توسط رژیم تروریست دراسرائیل و سازمان یهود http://www.israel.blogfa.com/post-67.aspx 

و جالب اینجاست برای پوشش دادن اعمال جنایتکارانه خود افرادیکه مخل موجودیت رژیم جعلی باشند را در مواقع لازم به جرم تروریست بودن به قتل میرساند .و هیچ سازمان و نهاد حقوق بشر دوستی جران دم زدن به اینهمه جنایت و آدمکشی را ندارد .

اما افرادیکه در لیست ترور رژیم نژاد پرست صهیون قرار دارند نباید به همین ارزانی به قتل برسند چرا که ترور هر یک از این شخصیتها باید در برهه زمانی صورت گیرد که برای حفظ موجودیت رژیم نژاد پرست سود مند باشد بنابراین از اینکه چرا در  ترور  افرادیکه در این لیست قرار دارند تعلل صورت میگیرد نباید شگفت زده بود  چرا که هر ترور وقت و زمان مشخص خود را دارد و هر قربانی باید زمانی به قتل برسد که بیشترین سود را نصیب صهیونیسم بین الملل کند .

اما ترور شخصیتهای معروف اسلامی در بین اقشار مختلف مردم غرب یقینا اعتراض و نارضایی بوجود خواهد آوردا اما برای رفع این مشکل هم رژیم نژاد پرست به همراه دولتمردان آمریکا چاره اندیشی کرده اند .

چگونه میتوان ایران و سوریه را که همه گی معترض به سیاستهای استعماری و سلطه جویانه  آمریکا در سطح بین الملل هستند به عنوان خاطی و خطر بزرگ جهانی معرفی کرد بدون آنکه در بین مردم غرب این شبهه ایجاد شود که چرا دولتهای اسلامی  که مخالف رزیم نزاد پرست و اعمال جنایتکرانه آن هستند به عنوان خطر جهانی معرفی میشوند؟

 پاسخ این راه حل وارد کردن یک کشور غیر اسلامی و کاملا بی ارتباط با این موضوع است و آنهم معرفی کره شمالی در بین سه کشور تهدید کننده امنیت جهانیست . کره شمالی که حتی موشکهای مجهز به کلاهک هسته ای خود را هم آزادانه آزمایش میکند و تنها با چند اعتراض بی خاصیت روبرو میشود . بدون شک خطر آفرین معرفی شدن سه کشور سوریه ایران و کره شمالی در ذهن اقشار مختلف مردم جهان بخصوص مردم غرب که رشد زیادی در پذیرفتن آیین اسلام در سالهای اخیر داشته اند این سوال را ایجاد نمیکند که چرا کشورهای تماما  اسلامی و با روحیه صهیونیست ستیزی باید خطری برای امنیت جهانی باشند .

به همین ترتیب در مورد ترور شخصیتهای ضد صهیونیستی و مسلمان عمل میشود . وارد شدن شخصیتهای معروف مسلمان و صهیون ستیز در لیست تروررژیم جعلی و دولتمردان آمریکا این سوال را در ذهن مردم تداعی میکند که چرا هر فرد مسلمان  مخالف جنایات رزیمی صهیونیستی   باید ترور و عامل نامنی  در سطح جهان معرفی شود؟

 برای این مشکل هم راه حل همان راه حل قبل است یعنی وارد کردن افرادیکه وجهه مناسبی در سطح جهانی ندارد و عموما به جنایت و کشتار معروف هستند اما این افراد در طول زندگی خود هیچ گونه حرکتی و عملیاتی بر ضد موجودیت رژِیم صهیونیستی نداشته اند چرا که از قبل برای چونین روزی پرورش داده شده اند از بین  این افراد میتوان به  « مصعب  زرقاوی » اشاره کرد.

 زرقاوی کسی بود که آمریکا برای جسد او جایزه تعیین میکند و او را باعث و بانی اوضاع آشفته عراق معرفی میکند  اما این جناب زرقاوی چه کسی بود ؟

زرقاوی تبعه اردن که آمریکا او را برای آموزش نظامی به افغانستان اعزام میکند و در کمپهای آموزشی طالبان و القاعده پرورش مییابد همین فرد بی نام و آوازه هنگامیکه وارد عراق میشود به  تیتر خبری خبرگزاریهای صهیونیستی تبدیل میشود و از او با عنوان عامل ناامنی و اوضاع نا بسامان عراق یاد میکنند اما در چه زمانی؟

 در زمان نزدیک به انتخابات ریاست جمهوری آمریکا و زمانیکه دولت آمریکا بدلیل اعتراضات مردمی مبنی بر پایان دادن به اشغال عراق به شدت از انتخاب مجدد جناب بوش مایوس شده بنابراین لازم است برای آرام کردن اذهان عمومی و برای آنکه به مردم آمریکا ثابت کنند حمله و اشغال عراق چندان هم بی ثمر نبوده دست پرورده خود را ابتدا در رسانه ها بزرگ کنند  و بعد در نزدیک ترین زمان به انتخابات افتخار قتل زرقاوی را در رسانه های خود فریاد بزنند  .

این روش برای بحرانهای دولتمردان صهیونیست آمریکا بارها و بارها تکرار میشود چون اعدام صدام و .. اکنون به زمان حال برمیگردیم  گزارش رسوا کننده « وینو گراد » چندی پیش از سوی رژیم صهیونیستی انتشار یافت که  در آن حیثیت ششمین ارتش مجهز دنیا توسط چند چریک با کمترین تسلیحات نظامی به ریش خند گرفته شد . اما چرا باید شکست مفتضحانه رژیم نژآد پرست تا این اندازه برای موجودیت آن حساس و شکننده باشد ؟به این دلیل که کمترین زیان این شکست خالی شدن سرزمینهای اشغالی از جمعیتی است که سران رژیم صهیون با هزار ترفند و در نظر گرفتن انواع جوایز مالی و حتی ملکی به یهودیان مهاجر به این سرزمینها در نظر گرفته اند .

 اگر یهودیان به دلیل نا امنی و هراس از شکست  رزیم صهیون  این مناطق را به سمت زادگاههای اصلی خود ترک کنند کدام ملت بی سرزمین و کدام سرزمین بدون ملت باقی خواهد ماند تا شعاری برای مظلوم نمایی رزیم صهیون باشد و سران صهیونیسم با کدام جمعیت موجودیت خود را  برای سلطه بیشتربر سایر سرزمینها حفظ کنند ؟

 پس لازم بود برای دلداری به شهروندان دزد  اسرائیل جعلی و برای مانع شدن از سیر صعودی مهاجرت معکوس و یا همان فرار یهودیان از این سرزمین دست به دامان چاره شد و این چاره چیزی نبود جز ترور فعالترین عضو مقاومت حزب الله لبنان و مهمترین فرمانده ای که در جنگ سی و سه روزه باعث شکست بی آبرو کننده برای رژیم صهیون بود . نام « شهید عماد مغنیه»  بیش از بیست و پنج سال در لیست ترور رژیم صهیون و آمریکا قرار داشت اما همانطور که گفته شد هر قربانی باید در زمانی ترور شود که بیشترین سود را نصیب صهیونیسم بین الملل کند چرا که سران رژیم جعلی و  آمریکا میدانند ترور یک شخصیت آنهم از حزب الله لبنان نمیتواند پایانی برای مقاومت ضد صهیونیستی  باشد چرا که حزب الله در طول این سالها به اندازه کافی نیروهای زبده برای جایگزین کردن تربیت کرده است .                  

                       سیاست بر پایه ترور  

همانطور که سالها پیش درست در همین ایام دبیر کل حزب الله لبنان « سید عباس موسوی »  را به همراه همسر و فرزندان کوچکش ترور کردند لیکن با حذف این مهره فردی جایگزین او شد که همه تکبر و غرور شصت ساله شکست ناپذیری رژیم جعلی را در هم شکست .

                          

                                              شهید سید عباس موسوی هدف جوخه های ترور رژیم وحشی

 اما نکته جالب در ترور شهید مغنیه اینجا بود که فردیکه سالها برای حفاظت از خاک و ناموس خود مبارزه کرده توسط رسانه های صهیونیستی هم ردیف کسانی چون بن لادن و زرقاوی و ... قرار دادند  چرا که وجود دست پروردگان آمریکا چون زرقاوی و بن لادن در همین زمانها برای سران صهیونیسم مفید خواهد بود . فارق از اینکه حتی اطلاعات سازمان جاوسوسی سیا در این زمینه ثابت میکند عماد مغنیه کیست مطلب زیر بخشی از تحلیل ما یکل شوارتز  استاد جامعه شناسی دانشگاه استونی بروک  و مدیر دوره کارشناسی کالج  مطالعات جهانی است بر قسمتهایی از گزارش سازمان سیا معروف به   جواهرات فامیلی »  " ( اطلاعات با ارزش است ) که در 702 صفحه مدارک حاوی اطلاعات با ارزشیست   که نشریه نیویورک تایمز آنرا « " دفترچه های عملیات استراق سمع داخلی ،  نقشه های شکست خورده قتل ها ، تجربه های کنترل مغز ها و جاسوسی  علیه ژورنالیست ها»" ، خوانده است .

 این گزارش منتشر شده از سوی سازمان سیا ثابت میکند افرادی چون  مبارز رشید شهید  عماد مغنیهبه چه دلیل و   با چه انگیزه ای وارد میدان مبارزه با صهیونیسم بین الملل شدند  .

http://www.informationclearinghouse.info/article17938.htm

Many of us remember that in 1983, during a previous crisis there, an American military barracks was bombed, killing 241 marines who were part of an international peacekeeping force sent there in 1982. That bombing was, as Morris tells the story "itself a bloody reprisal for earlier American acts of intervention and diplomatic betrayal in Lebanon"s civil war" which had been raging since 1975........

 " « بسیاری از ما سال 1983 را با بحرانی دیگر در آنجا  بخاطر می آوریم : یک خوابگاه ارتش امریکا با بمب منفجر شد و 241 تفنگدار دریائی   که در سال 1982 به آنجا فرستاده شده بودند را از بین برد . آن بمب گذاری ، هم چنانکه موریس میگوید ، "  انتقامی خونین بود از یک عمل پیشین امریکا در مداخله و خیانت سیاسی در جنگ داخلی لبنان که از سال 1975 خشم همه را برانگیخته بود ".

هیچکس در جامعه اطلاعاتی امریکا  مطمئنا نمی دانست ( و هیچکس تا امروز نمی داند ) که چه کسی واقعا مسئول آن بمب گذاری بود ، ولی ویلیام کیسی  رئیس سیا با این وصف ، تصمیم می گیرد که از این عمل انتقام بگیرد . او یک روحانی شیعه بنام محمد حسین فضل الله را به عنوان هدف این انتقام  انتخاب کرده بود ، " چون او مشهور باین بود که موعظه های آتشین در باره عدالت اجتماعی و استقلال ملی ایراد می کند و همچنین بخاطر اینکه سازمانهای اطلاعاتی همراه چون موساد در اسرائیل ، مخابرات (گید ) در عربستان سعودی و خبر چین های فلسطینی ادعا کرده بودند که او رهبری یک گروه نظامی شیعه را بر عهده دارد که مسئول حمله به تفنگداران دریائی امریکا بوده است " .  این مقدار اطلاعات برای کیسی و همچنین برای معاون ارشدش ، رابرت گیتس ، رئیس اداره اطلاعات  و مسئول تجزیه و تحلیل بهترین اطلاعات جمع آوری شده سازمان  کافی بودند تا دستور حمله به فضل الله را صادر کنند . با پخش شدن شایعه حمله به فضل الله در سازمان ، نمایندگان گیتس سعی کردند تا به او در باره عدم شواهد کافی علیه این روحانی  هشدار دهند .

این ،  جریان ماجرای تلاشهای آنها است :

سیا  فقط سعی نکرد تا محمد حسین فضل الله را به قتل برساند ، بلکه بجای آن ، سازمان تمام منطقه او را با بمب کار گذاشته در اتومبیل منفجر کرد ، " انفجاری که اثر آن در کیلومتر ها دورتر ،  در کوههای شوف و خارج از مدیترانه  به وضوح احساس شد "  . چه آن روحانی مقصر بود یا نبود ، پیام برای تمام آنهاییکه درگیر ماجرا بودند روشن بود:  عواقب حمله به  تفنگ داران دریائی امریکا گریبانگیر تمام جامعه  خطا کار میشود . بطور خلاصه ، یعنی ، یک عمل تروریستی دولتی . در منطقه فقیر نشین بیر العابد جائیکه فضل الله زندگی میکرد ،81 نفر کشته و بیش از 200 نفر زخمی شدند . ( به خود فضل الله آسیبی نرسید – او در آن غروب ، دیر تر از حد موعد به آنجا رسیده بود چون در بین راه  توقف کرده بود تا " با یک پیرزن صحبت کند " . )

گرچه  خبر این واقعه به ندرت به اخبار در امریکا بدل شد ، حتی اشاره ای هم به انجام آن توسط سیا نشد ، ولی پیام در بیر العابد دریافت شد . روز بعد ، " یادداشتی بر آن منطقه تخریب شده جائیکه خانواده های داغدار عزیزان خود را از زیر آوار ها بیرون میکشیدند به چشم میخورد  : " ساخت امریکا " .

 اما مردم بیر العا بد و شیعیان مناطق اطراف ، از این پیام نتیجه " اشتباهی " گرفتند : بجای تحت تاثیر قرار گرفتن از نمایش سلاخی دولت امریکا ، آنها در پی پایه گذاری حرکتی متقابل برآمدند .

 از میان محافظین فضل الله که در انفجار کشته نشدند ، عماد مغنیه 22 ساله بود که  وارد گروه شیعه تازه تاسیس حزب الله شد و در طول یک دهه بعد ، به عنوان یک شبح رئیس امنیتی ، هدایت حملات متقابلی را علیه امریکائیان در یک سلسله عملیات زنجیره ای به انجام برد

http://www.informationclearinghouse.info/article17938.htm

باید از  کسانیکه با وقاحت سردار رشید و با غیرتی چون عماد مغنیه را تروریست خطاب میکنند پرسید مغنیه و امثال مغنیه به چه جهت اهداف آمریکا و رزیم صهیونیست را تهدید کردند؟

البته اگر این بوقهای تبلیغاتی جرات این را داشته باشند که اعتراف کنند هر عملیاتی که توسط این سردار رشید و امثال او صورت گرفت انتقام و پاسخی بود به کشتار مردم مظلوم و بی دفاع در لبنان و فلسطین .

 و اما نکته جالب تر در بین خبرهای این بوقچیان نسبت دادن بمب گذاری مرکز یهودیان در آرژانتین به این سردار رشید بود بمب گذاری که به ایران نسبت داده شد و پس از چندی رشوه گرفتن قاضی مسئول رسیدگی به پرونده این ماجرا فاش شد .

همین دروغ و تهمت صهیونیسم بود که باعث شد پرچم ایران در آنسوی کره خاکی در آرژانتین در هر تجمع ضد آمریکایی توسط مردم آرژانتین به اهتزاز درآید . چندی پیش بود که نویسنده کتاب « دروغ بزرگ » که با آوردن اسناد  و مدارک ثابت میکرد نسبت دادن این کشتار به ایران دروغ و مسبب این بمب گذاری خود صهیونیستها هستند تهدید به مرگ شد و حتی مارادونا فوتبالیست معروف  آرژانتینی  به دلیل حمایت ایران در این زمینه و درخواست ملاقات با دکتر احمدی نژاد تهدید به مرگ و تحت فشار روانی قرار گرفت .

در پایان رژیم تروریست صهیون باید منتظر انتقامی باشد که در تاریخ شصت ساله خود آنرا تجربه نکرده است چرا که شرافت و غیرت  حزب الله لبنان اجازه نخواهد داد وحشی گری و قلدری این رژیم بی پاسخ بماند .


نوشته شده در  پنج شنبه 86/12/2ساعت  7:28 عصر  توسط شیدا 
  نظرات دیگران()

بنام خدا

 

« دیوید نیو سام »

 

آیا این نام را شنیده ایم ؟

چیزی که بدیهیست این نام باید اسم یک شهروند غربی باشد

در حالیکه اینگونه نیست و این نام یک نام کاملا جعلی برای یک تبعه ایرانیست .

اما چه کسی ؟

« دیودید نیو سام» نام جعلی شاه خائن است زمانیکه در اواخر عمرش  در تیمارستانی در آمریکا بستری بود و برای حفظ آبرو این نام دروغین را در لیست بیماران روانی این تیمارستان ثبت کردند .

                      شاه در کنار اربابا آمریکایی در حال گریستن

آری این سر انجام کسی بود که پس از فرار از ایران حتی دولت مصر که شاه خائن وامهای کلانی را برای ارتباط با رزیم جعلی به سران آن اختصاص داده بود نپذیرفت .

در ادامه روابط و همکاریهای محمد رضا پهلوی با رژیم صهونیستی موارد زیر در خور توجه است :

مساعدت و یاری رزیم شاه در زمینه امنیتی و اطلاعاتی به اسرائیل جعلی

«اسرائیل شاهاک» یهودی مخالف رژیم صهیونیستی می‌نویسد:
« "اشتباه است فکر کنیم پیوندهای میان ایران و اسرائیل به همکاری در نسل‌کشی محدود می‌شود. همکاری‌های اقتصادی نیز همزمان با همکاری برای گسترش شیوه‌های شکنجه و زجر انسانها، میان این دو کشور گسترش یافته است. . »"

ساواک و موساد اطلاعات  قابل توجهی درباره  کشورهای عربی , و حامی فلسطین   تبادل می‌کردند. از آن جمله اطلاعاتی بود که جاسوسان ساواک در سراسر کشورهای عربی درباره سازمان‌های مبارز فلسطینی و بویژه فتح جمع‌آوری می‌کردند و در اختیار اسرائیل  جعلی می‌گذاردند. ایران و رژیم صهیونیستی  در این راه با ترکیه همراه بودند. اطلاعات مربوط گروههای آزادی بخش فلسطینی از  اخباری بودند که بین ایران، ترکیه و اسرائیل  جعلی مبادله می‌شدند.

محمد‌رضا شاه به اسرائیل اجازه داد از مرزهای مشترک ایران و عراق برای فعالیت‌های جاسوسی استفاده کند. لزوم و دلایل همکاری ایران و اسرائیل  جعلی در این زمینه در یکی از اسناد ساواک به خوبی تشریح شده است:

"« اطلاعات و تجارب حاصله نشان داده است که لبنان و سوریه از یک طرف، و عراق از طرف دیگر، به صورت پایگاه‌های اصلی فعالیت‌های فلسطینی‌ها علیه کشورهای مورد هدف درآمده است. رخنه در سازمان‌ها، ستادها، اردوگاه های آموزشی فلسطینی و غیره و سپس مطلع شدن از اقدامات مورد نظر آنها قبل از حصول امکان به مبادرت به آنها باید هدف اصلی قرار گیرد؛ بنابراین پیشنهاد می‌کنیم با استفاده از تجارب ما که به سهولت آن را در اختیار شما [سرویس اطلاعاتی اسرائیل] خواهیم گذاشت، در چارچوب یک عملیات مشترک ستادی، رخنه به درون سازمان‌های مختلف فلسطینی را مورد مطالعه قرار داده و سپس در صحنه بوسیله سرویس ایران، هدایت و اجرا گردد و از نتایج حاصله، هر دو سرویس [ساواک و موساد] بهره مند گردند.. » "

موساد و ساواک در آبادان عملیات مشترکی را برای گردآوری اطلاعات که توسط شبکه گسترده‌ای از خبرچینان در داخل عراق جمع آوری می‌شد، آغاز کرده بودند. این همکاری‌ها در نیمه دهه 1960 با استقرار ایستگاه‌های استراق سمع در مرزهای ایران و عراق تکمیل شد..

همکاری دستگاه امنیتی ایران و عربستان سعودی در قضیه یمن جنوبی، برجسته‌ترین نمود رابطه نیروهای امنیتی ایران و رژیم صهیون با عربستان بود.

صهیونیستها در حمایت از سلطنت‌طلبان یمن، از یهودیان یمنی ساکن اسرائیل  جعلی بهره بردند که با همکاری سازمان  سیا و موساد برای آموزش نظامی سلطنت‌طلبان از اسرائیل  جعلی به یمن بازگشتند و با کمک از ایران ردپای دخالت اسرائیل  جعلی در این قضایا پاک شد. به منظور کمک به نیروهای امام البدر، اسرائیل جعلی سلاح‌های روسی به غنیمت گرفته شده در جنگ با اعراب را به ایران می‌فرستاد تا پس از بازسازی و بسته بندی جدید و پاک کردن هرگونه نشانه‌ای درباره مبدأ اصلی به یمن ارسال شود.

عامل سازش اعراب با اسرائیل جعلی چه کسی بود ؟

پس از جنگ اسرائیل جعلی  با اعراب رژیم صهیون  بشدت نسبت به برقراری ارتباط با « انور سادات » رئیس جمهور مصر احساس نیاز میکرد « زامیر»  رئیس دستگاه جاسوسی موساد از سوی نخست وزیر صهیون ماموریت یافت تا با ترغیب ساواک شاه را وادار کند بعنوان واسطه و میانجی به برقراری تفاهم میان قاهره و تل آویو تلاش و اقدام کند .

« زوی زامیر»  رئیس موساد با نصیری رئیس ساواک در تهران ملاقات و مذاکره کرد تا شاه را تشویق کند برای وساطت برای دیدار سران مصر و اسرائیل جعلی , شخص محمد رضا بعنوان دوست واقعی اسرائیل جعلی پیام رزیم صهیون را به انور سادات برساند . برای این منظور شاه برای جلب رضایت انور سادات و ملاقات با بگین نخست وزیر رزیم اشغالگر وامهای کلانی را تقدیم دولت مصر کرد تا به این وسیله رضایت انور سادات برای ملاقات با سران رزیم جعلی جلب شود و این وامها از کیسه مردم رنجدیده ایران به جیب سادات رفت . و طی همین جوایز و تشویقهای مالی محمد رضا شاه بود که انور سادات سرانجام راضی شد  در سال 1356 به بیت المقدس سفر کند  و با رزیم صهیون وارد مذاکره شد که این سفر خود آغاز گر ایجاد روابط پنهانی سران عرب با رزیم جعلی شد . و سازش انور سادات با صهیونها خود پایه ای برای روند سازش بقیه حکومتهای عربی منطقه شد .

ایجاد روابط فرهنگی ایران و رژیم صهیونیستی

از این روابط میتوان به نقش صهیونها در برگزاری جشنهای 2500 ساله سلطنتی در ایران اشاره کرد  که همگی  با هزینه های کلان و غیر قابل تصور از جیب مردم ایران پرداخت میشد . مطبوعات رزیم صهیون در سالهای دهه چهل مقالات متعددی درباره جشن های 2500 ساله و سالگرد تاسیس شاهنشاهی  ایران نوشتند و در این زمینه تبلیغات گسترده ای به راه انداختند . اما چرا رزیم صهیون باید شاه ایران را به برگزاری این جشنها ترغیب میکرد ؟

                     جشنهای پر خرج از جیب مردم ایران

اولین دلیل تقویت مناسبات رزیم صهیون با شاه  و بهره برداری از تاریخ ایران در جهت حمایت از قوم یهود و تبلیغات  بویزه در خصوص خدمات کوروش در ازاد کردن قوم یهود از یوغ پادشاه بابل و بدین وسیله تحکیم پیوندهای باستانی ایران و یهود در جهت حمایت و پشتبانی ایران از اسرائیل جعلی در زمان  خطر و تحدید علیه رزیم جعلی  .

حتی صهیونیستها در تبلیغات خود از اعلامیه کوروش با عنوان اعلامیه«  بالفور باستانی»  نام میبردند .اما شاه به دلیل فشار افکار عمومی ایران و اسلام نتوانست بطور رسمی و اشکار از سران رزیم صهیون در این جشن دعوت به میان اورد و مطبوعات صهیون به این علت شاه را مورد انتقاد و نکوهش قرار دادند .

دوم بهره برداری مناسبات رزیم صهیون و ایران با اعراب و ایجاد روابط  پنهانی اعراب با رزیم صهیون در زمینه سازش و عدم حمایت از فلسطین .

از دیگر همکاریهای فرهنگی ایران با اسرائیل جعلی میتوان به توسعه و تقویت جهانگردی در راستای تامیین اقتصادی اسرائیل جعلی  نام برد . در روز 14 مرداد 1341 به دعوت « اسد الله علم»  نخست وزیر وقت « تدی کولک » رئیس اتحادیه جهانگردی فلسطین اشغالی و هیئت همراه وارد تهران شدند و طی ده روز توقف در ایران پیرامون برنامه ریزی برای توسعه جهانگردی  با مقامات ایرانی گفتگو کردند . در همین سفر بود که « تدی کولک» صهیونیست  در مذاکره با مقامات دولت شاه طرح  جشن های 2500 ساله را پشنهاد کرد .

جنبش صهیونیستی باستان گرایی در ایران شاهنشاهی شامل روشنفکران غرب زده و جمعی از صهیونیستها که در جهت بزرگنمایی و تحریف تاریخ باستان ایران پیوندهای باستانی میان ایرانیان و قوم یهود را در اذهان عمومی عمیق و گسترده جلوه دهند .

دعوت از شخصیتهای فرهنگی و ادبی ایران به منظور تاثیر هر چه بیشتر در جامعه فرهنگی و حتی در نظام آموزشی ایران

 « مایرامیت»  رئیس سازمان اطلاعات ارتش اسرائیل جعلی  در سال 1341 پس از دیدارش از ایران طی گزارشی به مقامات صهیونیستی یاد آوری میکند رزیم ا شغالگر در افکار عمومی مردم ایران منفور است . لذا توصیه میکند رزیم صهیون با دانشگاهها و مطبوعات و مراکز فرهنگی ایران تماس و روابط خود را با این مراکز توسعه دهد .

در بین سالهای 35 تا 40 با برنامه ریزی موساد و نقش فعال دربار ایران ترویج تز « مدینه فاضله اسرائیل » فراهم شد . تعدادی از روشنفکران افکار سوسیالیستی و روشنفکران ایران چون « خلیل ملکی » « داریوش  آشوری » و«  جلال آل احمد » و دیگران عازم فلسطین اشغالی شدند که در بازگشت « خیلیل ملکی » « داریوش  آشوری »و برخی از روشنفکران « سوسیا لیسم کیبو تصی » را نمونه ای از پیشرفت سوسیالیسم معرفی و تبلیغ کردند ولی مرحوم جلال آل احمد با نگارش مقالاتی به افشا ماهیت رزیم صهیونیستی پرداخت که آخرین مقاله او پس از شکست جنگ شش روزه درهفته نامه  « جنگ هنر » منتشر شد و موجب توقیف همیشگی این هفته نامه گردید .

بخش فارسی رادیو اسرائیل جعلی                 

این بخش بلافاصله پس از تاسیس رژیم صهیونیستی در سال 1948 شروع بکار کرد و ارتباط با یهودیان ایرانی جهت مهاجرت به اسرائیل جعلی از جمله اهداف تاسیس این بخش رادیویی بوده است در حقیقت این رادیو رابط رسانه ای رزیم صهیون با یهودیان ایرانی  بوده و نقش زیادی در روند مهاجرت یهودیان ایران و فارسی زبان  داشته است و همچنین برای تشویق یهودیان فارسی زبان  به حمایتهای مالی  از رزیم جعلی .

همکاریهای هنری ورزشی اسرائیل جعلی و رزیم شاه

برای ترویج و گسترش فرهنگ صهیونیستی و همچنین مقابله با نفرت مردم ایران از اسرائیل جعلی سران رزیم برای فعالیتهای هنری و ورزشی در ایران هم برنامه ریزی داشتند از جمله شرکت در جشنواره فیلم در ایران و به نمایش گذاشتن فیلمهای ساخته شده در اسرائیل جعلی در جشنواره فیلم کودک و نوجوان سال 1345 در تهران . همچنین در اسفند 1340 چند خواننده ایرانی جهت اجرای کنسرت به فلسطین اشغالی دعوت شدند  تا بابی باز شود در این زمینه .

با اینهمه اهم و اخص مناسبات و روابط رژیم شاه با رژیم جعلی کاملا محرمانه نگاه داشته شد و سعی شد روابط بازرگانی و نفتی و نظامی که در آن ایران اموال و منابع  مردم ایران را با قیمت آب خوردن در اختیار رزیم صهیونیستی گذاشت همواره در استتار بماند .

 

                        شاه در حال دستبوسی از همسر ارباب آمریکایی

 

شهادت سردار رشید حزب الله لبنان « عماد مقنیه » بر همه آزاد مردان مبارک باد . خون هر شهید بیدار کننده وجدان هزاران انسان است .

__________________________________________________________________________


نوشته شده در  جمعه 86/11/26ساعت  2:13 صبح  توسط شیدا 
  نظرات دیگران()

بنام خدا

 

محمد رضا پهلوی هم آغوش خاک شد لیکن با خود هزاران راز از روابط خود با کشورها و سران غرب و بویزه رزیم جعلی اسرائیل را به گور برد . حتی از باقیمانده اسناد لانه جاسوسی امریکا میتوان پی برد که در تاریخ شصت ساله برپای رزیم منحوس و وحشی اسرائیل  در تمام دنیا و تمام دولتمردان کشورهای غربی و آسیایی و ... هیچ شخصی و هیچ دولتمردی چون شاه خائن را نمیتوان یافت که نسبت به منافع رزیم صهیون حتی از منافع کشور خود هم غیرتمندانه تر دفاع کند و منافع و منابع ایران,  سرزمین وطنی خود را قربانی منافع و موجودیت رزیم وحشی و نزاد پرست اسرائیل جعلی کند .

                                     محمد رضا شاه و خانواده

کافیست نگاهی به این اسناد و تاریخ بیندازیم تا پی ببریم که رژیم اشغالگر نه تنها دشمن فلسطین و فلسطینیان و حتی مسلمانان بلکه دشمن ترین رزیمها نسبت به ملت ایران بوده و هست .

 در این میان نگاهی به فعالیتها و همکاری شاه خائن به رژیم و سران صهیون خود گویای واقعه است .

 آموزش  موساد به ساواک برای آدمکشی و جاسوسی

پس از کودتای 28 مرداد آمریکاییها تصمیم گرفتند ایران را به عنوان پایگاه منطقه ای خود درآورند و به این ترتیب طرح تاسیس ساواک در سال 1335 توسط 10 تن از مستشاران نظامی آمریکا ارائه شد و به تصویب مجلس وقت نیز رسید و در نهایت در سال 1336 ساواک با یک صفحه قانون و یک دنیا اختیارات شکل گرفت. و این کار به ماموران اطلاعاتی اسرائیل جعلی یا همان موساد  سپرده شد . از سال 41 و 42 به بعد مستشاران اسرائیل جعلی  در هدایت و تعلیم ماموران ساواک فعال شدند . این در پی اوج‌گیری مبارزات مردم و گروه ها و در راس آنها موضعگیریهای امام خمینی علیه رژیم شاه  صورت گرفت .

                       شکنجه گاه کمیته مشترک رزیم شاه 

نحوه شکنجه و اعتراف گیری از مبارزان ایرانی در نوع خود بی نظیر بود چرا که تعلیم دهندگان آن صهیونیستهای اشغالگر بودند آموزش بیش از 80 نوع شکنجه یکی از افتخارات موساد در همکاری با رزیم شاه است . حتی در بین شکنجه شدگان استثنا زن و مرد و حتی کودک هم وجود ندارد  کم سن ترین شکنجه شده با سن 12 سال زیر شکنجه های تعلیمی موساد به ساواک به شهادت رسید .

                 شکنجه گاه کمیته مشترک 

 به تدریج ساواک در زمینه آموزش به خودکفائی رسید و توانست اساتید کافی تربیت کند ولی رابطه با اسرائیل جعلی و موساد قطع نشد و در برنامه‌های آموزشی که صهیونیستها  به ساواک می‌دادند، گاهی از اساتید اسرائیل جعلی  دعوت به عمل می‌آمد و گاهی هیئت‌های 6-5 نفره، در مواردی که استاد مربوطه نمی‌توانست به تهران بیاید، به اسرائیل جعلی  اعزام می‌شد. موارد آموزش عبارت بودند از:

شوک الکتریکی، آپولو، آسیاب، دست بند قپانی، کشیدن ناخن، عریان کردن زندانی ، اتصال برق به نقاط حساس بدن زندانی، تجاوز و فرو بردن سر زندانی در آب تا مرز خفگی و ....

 

صدور نفت ایران با قیمتی معادل  مجانی به اسرائیل جعلی

روابط نفتی ایران و فلسطین اشغالی  از سال 1338 آغاز شد و یک شرکت صهیونیستی بنام « ترانس آزیاتیک»  متشکل از شرکت ملی نفت و گروهی از شرکتهای توزیع کننده نفت صهیونیست برای حمل نفت ایران تاسیس شد .

در سال 55 رژیم صهیونیستی 75 در صد کل نیاز داخلی خود را که در حدود 150 هزار بشکه در روز میشد را تماما از ایران با زیر قیمت معمول و اکثرا در ازای تبادل مستشار اسرائیل جعلی  تامیین میکرد . روابط نفتی ایران و رزیم صهیون پس از اعمال تحریم اعراب به رزیم صهیون به اوج خود رسد چنانچه قیمت نفت صادر شده به اسرائیل جعلی  از زبان دکتر مصدق به قیمت آب  چشمه های ایران بود .

یک محقق و روزنامه نگار امریکایی، نیز در تحلیل‌هایش به این موضوع اشاره می‌کند که:

« " در تمام دوره‌های سهولت یا صعوبت  اسرائیل، از میان سه کشور عربستان سعودی، اردن و ایران، که از سال 1957 خود را اتحاد اسلامی می‌نامیدند، کشور ایران تامین کننده اصلی نفت اسرائیل از طریق بندر ایلات در خلیج عقبه بوده است.» "

سرقت اشیا عتیقه و باستانی ایران توسط اسرائیل جعلی

یهودیان ایران نقش مهمی در خرید اشیا و آثار باستانی و عتیقه در تاریخ معاصر ایران داشتند و این اقدام در دوره دو پهلوی به اوج خود رسید . در دوره پهلوی دوم با حضور وسیع و گسترده صهیونیستها در ایران روند تاراج میراث ملی ایران شتابی بیشتر پیدا کرد و اسرائیل جعلی بصورت یکی از مراکز بین المللی خرید و فروش آثار باستانی ایران درآمد . صهیونیستهای فلسطین اشغالی در کاوشهای باستان شناسی در مناطق مختلف ایران حضور داشتند و افرادی چون « ایوب ربانو » در طی دهها سال یکی از بزگترین مجموعه های آثار باستانی ایران را جمع آوری کرد که بعضی از آنها در جهان بی نظیر بود . ارتشبد حسین فردوست در خاطرات خود فعالیت « یعقوب نیمرودی » وابسته نظامی رزیم صهیون در تهران را در زمینه تاراج آستان باستانی ایران فاش میسازد .

فروش تسلیحات جنگی  رزیم صهیونیستی به ایران به قیمت تاراج چاههای نفت

از آنجا که رزیم شاه تامیین کننده امنیت آمریکا و منافع رزیم صهیونیستی در منطقه خاور میانه بود چرا که پس از کودتای 28 مرداد 1332 محمد‌رضا شاه بقای خود را مدیون امریکایی‌ها می‌دانست. بنابراین در راستای هماهنگی با اولویت های سیاست خارجی ایالات متحده، روابط خود را با اسرائیل جعلی  گسترش داد و به همین جهت عنوان « ژاندارم منطقه » را به خود گرفت .

ایران موظف بود برای دفع دشمنان رزیم صهیونیستی در صورت بروز خطر برای فلسطین اشغالی از هر گونه مساعدت مالی و نظامی به این رزیم دریغ نکند بنابراین لازم بود این ژاندرام با وفا مجهز به عدوات جنگی باشد تا بتواند در دل دشمنان رژیم صهیون و اعراب منطقه رعب افکنی کند .

 

                شاه و سران رژیم صهیون

به همین منظور اقداماتی جهت تامیین امنیت اسرائیل جعلی صورت گرفت از جمله

نخست، آموزش نیروهای نظامی ایران از سوی کارشناسان نظامی صهیونیست

دوم، همکاری‌های امنیتی میان ساواک و موساد

 و سوم، خرید تسلیحات از اسرائیل  با بالا ترین قیمت برای کمک اقتصادی به رزیم صهیون

چهارم، عملیات مشترک نظامی ـ امنیتی ایران و اسرائیل جعلی  که بصورت پنهان و آشکار در خاورمیانه انجام پذیرفت.

 همکاری نظامی بین ایران و رژیم صهیون  از تابستان 1336 (1957)، زمانی که دکترین«  آیزنهاور»  اعلام گردید، آغاز شد. همکاری‌های نظامی دو طرف تا سرنگونی رژیم پهلوی ادامه داشت. در تحکیم و گسترش این روابط، « سرهنگ یعقوب نیمرودی» ، وابسته نظامی اسرائیل جعلی  در ایران، و « ارتشبد حسن طوفانیان» ، معاون تسلیحاتی وزارت جنگ، نقش محوری ایفا کردند. نیمرودی، یهودی عراقی‌الاصل متولد بیت‌المقدس بود. و از سال 1968 که از خدمت نظامی در دولت اسرائیل جعلی  بازنشسته شده بود به عنوان دلال اسلحه  کار می‌کرد.

در دهه 1960/1340 سفارشات تسلیحاتی ایران از اسرائیل جعلی  رشد پیدا کرد. این در حالی بود که ایران در همان سالها هم از شوروی و هم از امریکا، سلاح خریده بود.

یکی از پروژه‌های مشترک ایران و اسرائیل جعلی ، توسعه موشک‌های دوربرد با قابلیت حمل کلاهک هسته‌ای بود. این موشک‌ها از تولیدات خود اسرائیل  جعلی بود .در بهار 1977 شیمون پرز، وزیر دفاع رژیم صهیون ، در تهران موافقتنامه محرمانه‌ای برای تولید موشکهای  پیشرفته، امضا کرد. ایران باید هزینه این طرح را از طریق معادل یک میلیارد  دلار نفت صادراتی به اسرائیل جعلی  می‌پرداخت همچنین ایران موظف بود یک فرودگاه ویژه، یک کارخانه مونتاژ، و سایتی برای آزمایشات گسترده‌تر فراهم می‌ساخت این پروژه با سقوط شاه به پایان رسید و جزئیات آن زمانی آشکار شد که جمهوری اسلامی ایران، اسناد مربوط به سفارت اسرائیل  جعلی را چاپ کرد.

از جمله معروف‌ترین خریدهای تسلیحاتی شاه از اسرائیل جعلی ، مسلسل‌های«  یوزی6 » بود. در ژانویه 1963 رئیس ستاد ارتش اسرائیل جعلی ، « زوی تزو » از ایران دیدار کرد و این دیدار طلیعه گسترش همکاری‌های نظامی دو کشور بود. پس از توافقات انجام شده میان ایران و  رژیم صهیون ، ایران مقادیر قابل توجهی سلاح یوزی از اسرائیل جعلی  خرید. این سلاحها با دستور مستقیم شاه توسط « ژنرال طوفانیان»  از رژیم صهیون خریداری شد . همچنین قراردادهای متعددی برای تعمیر هواپیماهای جنگنده مانند هواپیمای F-86 در اسرائیل  جعلی به امضای مقامات ارتش دو کشور رسید. اما این قرار دادها و ورود تسلیحات تنها در صورتی انجام میپذیرفت که همگی زیر نظر کارشناسان و مستشاران اسرائیل جعلی و آمریکایی صورت پذیرد . کارشناسان ایرانی حق نداشتند حتی برای تعمیر ساده موتور یک جنگنده بدون اجازه مستشاران اسرائیل جلعی و امریکایی اقدامی انجام دهند  چرا  که  آگاهی و بالا رفتن اطلاعات نظامی و علمی  کارشناسان ایرانی ممکن بود بعدها برای منافع رزیم صهیون مشکل ساز شود  و اصولا بالارفتن سطح علمی و تخصصی ایرانیان مورد نظر سران رزیم صهیون و امریکا نبود .

ادامه دارد .....

 این بود تنها بخشی ازالطاف بیکران رژیم صهیونیستی و سران اسرائیل جعلی در حق مردم ایران البته تنهادر زمان شاه خائن .یاد باد از همه شهدا و همه رنج دیدگان و شکنجه شدگان و یتیم شدگان و یاد باد از مردی ازنسل سید الشهدا که در این روزها و در این ایام هر چند که جای او خالیست لیکن جانشینش با همان قدرت و صلابت زور گویان نژاد پرست را با هر کلام خود رسوا میکند .

در این روزها فشار و محاصره رژیم وحشی اشغالگر بر مردم مظلوم فلسطین شدت یافته فراموش نکنیم حال و شرایط آن مردم مظلوم را و مبادا که اینهمه اعمال غیر انسانی برای ما عادت شود .


نوشته شده در  یکشنبه 86/11/21ساعت  6:5 عصر  توسط شیدا 
  نظرات دیگران()

                                                            بنام خدا

 

در آستانه پیروزی انقلاب کشورمان و در آستانه روزهایی که پر از شور و هیجان سرنگونی رژیم نوکر مآب شاه و دورانیکه با هماهنگی شگفت آور میلیونها ایرانی و رهبری چون امام خمینی حکومتی ساقط شد که از طرف غرب و بویژه آمریکا هر گونه جنایتی که مانع از شکل گیری انقلاب کشورمان باشد بر علیه مردم  رنجدیده و توهین شده کشورمان صورت میگرفت .

در آن روزها کافی بود امام خمینی سخنی ایراد کنند و از مردم خواسته ای داشته باشند و این خیل عظیم زن و مرد بودند که جان بر کف نظرات و خواسته های امام را به اجرا در میاوردند .

مگر نه اینکه نظر و دستور رهبر دینی در آیین اسلام و در مذهب شیعه  نجات بخش برای هر جامعه ایست اما چرا حکم رهبری چون امام خمینی باید بیست سال بر زمین بماند و عواقبی را دچار ملتهای مسلمان کند مانند توهینهای گسترده و تسلسل وار رسانه ها ی غرب علیه آیین اسلام .

این حکم امام است که 20 سال بدلیل غفلت و کوتاهی ما بر زمین ماند و خفتهایی را نصیب ما کرد همچون ساخت فیلمهای توهین آمیز  به اسلام و کاریکاتورهای اهانت آمیز تسلسل وار :

"

« بسمه تعالی"
انا لله و انا الیه راجعون
به اطلاع مسلمانان غیور سراسر جهان می‌رسانم مؤلف کتاب «آیات شطانی‌» که علیه اسلام و پیامبر و قرآن، تنظیم شده است، همچنین ناشرین مطلع از محتوای آن، محکوم به اعدام می‌باشند. از مسلمانان غیور می‌خواهم تا در هر نقطه که آنان را یافتند، سریعا آنها را اعدام نمایند تا دیگر کسی جرأت نکند به مقدسات مسلمین توهین نماید و هر کس که در این راه کشته شود، شهید است ان شاء الله. ضمناَ اگر کسی دسترسی به مؤلف کتاب دارد ولی خود قدرت اعدام او را ندارد، او را به مردم معرفی نماید تا به جزای اعمالش برسد. والسلام علیکم و رحمة الله وبرکاته
روح الله الموسوی الخمینی
"29
بهمن 1367/ 11 رجب 1409

 

                                اما این جناب ملعون سلمان رشدی که بود ؟

 

 

                                         سلمان رشدی ملعون

                                          « شجره طیبه سلمان رشدی »

 

مادر هرزه و مسلمان آزار

 «وانیتا» دختری بود از اهالی هندوستان.کارش همنوایی با نوازندگان موسیقی و رقص و پایکوبی برای تماشاچیان بود.کاردیگروانیتا علاوه برمطربی اهانت به مسلمانان نیز بود.

 وانیتا بابت هتاکی و ازار و اذیت مسلمانان از فرماندار شهر بمبئی پول می گرفت.زمانی که هندوستان مستعمره ی انگلستان بود"لرد ویلیام " فرماندار شهر بود.او با دیدن وانیتاعاشقش شده و او را دعوت به کاخ خود کرد.وانیتا سوار بر کالسکه وارد قصر شد و دیگر بیرون نیامد.

 بعد از مدتی لرد را به انگلستان فرا خواندند واو به خاطر اینکه پدر همسرش مرد با نفوذی بود نمی توانست وانیتا را با خودش ببرد. وانیتا در هندوستان ماند و زمانی که در بیمارستان فرزند خود را به دنیا اورد مرد.

 یکی از دوستان وانیتا بچه رادرمسجدمسلمانان رها کرد.مردی به نام "صفدر"به قصد اینکه این کودک را مسلمان بار بیاورد او را به خانه برد و بزرگ کرد.او نام کودک را "سلمان" گذاشت.

 شرارت دوران نوجوانی

 سلمان پسری سیزده ساله بود.پدر خوانده اش به خاطر شرارت های او سیزده باراز سوی پلیس احضار شد.در همین ایام همسر لرد ویلیام درگذشت و چون او فرزندی نداشت لرد به یاد فرزند وانیتا افتاد.سلمان بعد از اینکه فهمید پسر یک انگلیسی است خوشحال شد و به انگلستان رفت.

 جوانی و همجنس بازی

 او در پانسیون" مادام روزا" درس می خواند .در انجا باپسری به نام "عمر" از مصر اشنا شد.سلمان و عمر به اندازه ای به هم علاقه مند شدند که تصمیم گرفتند با هم ازدواج کنند،ولی هیچ راهی برای این کار در هیچ یک از ادیان وایین ها پیدا نکردند.مادام روزا وقتی فهمید به پدر عمر اطلاع داد. پدر عمر که یک ژنرال مصری بود بعد شنیدن این مطلب عمر را به مصر برد و او هم خودسوزی کرد.سلمان که به خاطرمرگ عمربسیار ناراحت شده بود تصمیم گرفت به همه ی ادیان و مذاهب و عقاید دهن کجی کند.

 نخستین کتاب او"گریموس"بود.او در این کتاب به نوعی به عقاید مردم هندوستان هتاکی کرده بود.او در در سن 27 سالگی با یک دختر انگلیسی ازدواج کرد و بعد از 11 سال از او جدا شد. کتاب دیگرش رابه نام"بچه های نیمه شب" برای زیر سوال بردن مبارزات استقلال طلبانه ی مردم هند نوشت.

 رمان "شرم" او کتابی است که نهضت و فرهنگ اسلامی و بومی این منطقه را مورد حمله قرارداده است.

 کتاب چهارم او"یوزپلنگ" نام داشت که بازدوبندسیاسی وتقابل با اعتقاد های مردم نیکاراگوئه نگاشته شد.

 در نهایت سلمان در سن 41سالگی کتاب "ایات شیطانی" را نوشت.رشدی در این کتاب مدعی شد که وحی الهی بر حضرت محمد(صلی الله علیه واله) حقیقت نداشته وپیامبربه جعل ان پرداخته است.او در این کتاب حضرت جبرائیل و اصحاب با وفای پیامبر(صلی الله علیه واله) و حقیقت نبوت را نیز مورد استهزا وتوهین قرارمی دهد.

 رشدی برای حق التالیف این کتاب 580 هزار پوند دریافت کرد.

  نوشتار شیطانی از قبل برنامه ریزی شده

 پیش از نگارش این کتاب جلسه ای با حضور سلمان رشدی برگزار شد.تصمیم گرفته بودند تا حرکتی بر ضد باورهای اسلامی انجام دهند ومی گفتند:"دیگر زمانی نیست که با لشکر کشی،مرزها را درنوردید باید اکنون با قلم به مبارزه رفت.ناپلئون اگر قلم داشت ،شمشیر به کار نمی برد."

 صهیونیسم عامل اصلی انتشار کتاب شیطان

 روزنامه ی "ساندی تایمز" که در مالکیت یهودی و صهیونیست معروف، "رابرت مردوخ" است،درباره ی ان نوشت:"قطعه ی هنری بسیار زیبایی است که در قالب رمان نوشته شده و بیش از هر کار دیگری در این روزها ایده ال تلقی می شود."

 حمایت گسترده ی تبلیغاتی ومالی صهیونیسم از رشدی، نکته ی قابل تاملی است که پرده از اهداف و مقاصد او برمی دارد. دولت صهیونیست امادگی خود را برای اعطای پناهندگی به سلمان رشدی اعلام کرده و خواهان انتشار کتاب او به تمام زبانها است.

 از دوستانی که برای معدوم کردن این ملعون طرح و ایده مشخص و عملیاتی دارند تقاضا میشود با نویسنده وبلاگ

http://www.danyal.ir/

تماس بگیرند همچنین در مورد تهیه بسته فرهنگی در مورد سلمان رشدی ملعون . 


نوشته شده در  دوشنبه 86/11/15ساعت  11:19 عصر  توسط شیدا 
  نظرات دیگران()

بنام خدا

 

امام حسین علیه السلام :

«" از ستم کردن به کسیکه نزد تو جز خداوند یاوری ندارد حذر کن

                                  

              

                      کودکان غزه

خداوندی که خود منتقم بی پناهان است انتقامی از ظالمان تاریخ خواهد گرفت که نظیر نخواهدداشت .


نوشته شده در  یکشنبه 86/11/14ساعت  12:32 عصر  توسط شیدا 
  نظرات دیگران()

<   <<   6   7   8      >

لیست کل یادداشت های این وبلاگ
مشق شب برای دولت یازدهم :آمریکا کیست؟
سنگباران
قدرت ایران، بسیار فراتر از بستن تنگه هرمز
صبر
آینده از آن حسین(ع) است
قرض الحسنه
اخطار به وزارت ارشاد -وزارت اطلاعات و قوه قضاییه
[عناوین آرشیوشده]