بنام خدا
حضرت بقیت الله عجل الله تعالی فرجهم :
"« چله نشینی لازم نیست ، به جفر متوسل شدن سودی ندارد ، ریاضات و سفرها رفتن احتیاج نیست ، عمل نشان دهید و مسلمان باشید تا من بتوانم با شما همکاری کنم"»
گفتم شبی به مهدی اذن نگاه خواهم
گفتا که من هم از تو ترک گناه خواهم
بنام خدا
« از غم دوست در این میکده فریاد کشم
داد رس نیست که در هجر رخش داد کشم
شادییم داد, غمم داد, وفا داد و جفا
با صفا منت آنرا که به من داد کشم
سالها میگذرند حادثه ها میآیند
انتظار فرج از از نیمه خرداد کشم»
حضرت روح الله خمینی
پیر مرد هشتاد ساله ای که دنیا را نه با بمبهای خوشه ای, شمیایی , غنی شده از اورانیوم و هسته ای بلکه با متانت و آن ابهت خیره کننده الهی به لرزه در آورد هنوز بعد از سالها سخنانش تازه و نمودی از آنچه که در حال حاضر در جهان واقع میشود است .در مطلب زیر که از صیحفه ارزشمند امام است بر چند موضوع مهم و کلیدی دنیای امروز و حتی راه حلهای آن تاکیید شده است از قلدریهای دیروز و امروز و آینده آمریکا گرفته تا وضعیت لبنان و فلسطین و دخالت ابر قدرتها در امور داخلی آن که یکی از موضوعات خاص امروز است تا بی تفاوتی و خود باختگی سران کشورهای عربی و فتنه انگیزی قومی و نژادی که یکی از تالمات جهان اسلام است و ساده ترین راه حل نابودی اسرائیل جعلی که همانا تحریم اقتصادی این مرکز ضد بشری صهیونیسم است تا آینده و فرجام نوکری چون صدام و حتی دلایل اینکه چرا ایران پس از درخواست صلح مکارانه صدام آنرا نپذیرفت . با نگاهی به این سخنان ارزشمند هر انسان هوشمندی به این نکته پی میبرد که انقلاب با همه کمبودها و قصورهایی که در حال حاضر به آن دچار شده مشی کلی دارد که این راه را نه ابر قدرتها با آن سلاحهای ضد بشریشان بلکه تنها خداوند به واسطه بندگان بیدار دل و هوشیار است که به سرانجام خواهد رساند .
« " امریکا در هر نقطهاى که دستش برسد مىگوید ما براى صلح مىخواهیم برویم و لکن فساد ایجاد مىکند. نمىدانم این مَثَل را شما شنیدید:
یک بچه، پسر کوچکى بود که یک نفر آدم کریه المنظرکه صورتش جورى بود که بچهها از او مىترسیدند، او بغلش گرفته بود و او از ترس همین آدم گریه مىکرد، این مىگفت نترس من اینجا هستم، یک کسى به او گفت که آقا این از تو مىترسد، تو این را بگذار زمین، این آرام مىشود. حالا اینها، قدرتهاى بزرگ، آمده در افغانستان مىگوید نترسید ما اینجاییم! در لبنان هم نترسید، ما اینجا هستیم! خوب، این مردم از شما مىترسند، خوب، شما بروید کنار مردم آرام مىگیرند. وضع اینطورى است و خدا نکند که سیاستمدارها چاقوکش از کار درآیند. وقتى سیاستمدارى بر طریقه اخلاق انسانى نباشد، این چاقوکش از کار در مىآید، اما نه چاقوکش سر محله، چاقوکشدر یک منطقه وسیع، در دنیا. اینکه در روایت هست که" اذا فَسَدَالعالِمُ فَسَدَالعالَم "مصداق بالاترش همینها هستند که علماى سیاست هستند، فاسد هستند، عالم را به فساد کشاندند...
بنابراین ما باید توجه به این بکنیم که این قدرتهایى که مىگویند ما براى صلح آمدیم و مع الأسف در خانه عربها، عربها را دارند مىکوبند و عربها نشستهاند تماشا مىکنند. این ننگ را عربها کجا مىبرند که اجانب، کفار آمدهاند در خانه اعراب، به اعراب تعدى مىکنند و اینها نشستهاند تماشا مىکنند. در صورتى که اینها اگر ده روز راه را بر آنها ببندند، همهشان تسلیم مىشوند.... لکن اینها نفتشان را تقدیم مىکنند، آبرویشان را تقدیم مىکنند، کشورشان را تقدیم مىکنند، ملتشان را تقدیم مىکنند، براى چه؟ براى یک هواى نفس باطل. دنیا را این هواى نفس دارد از بین مىبرد.... همه فسادهاى دنیا زیر سر این قدرتهاى بزرگ است والّا این کوچکها اهمیتى ندارند.
صدام، مرده بىارزش , صدام دیگر یک مردهاى است افتاده آنجا، این اهمیتى ندارد دیگر، لکن اینها دارند فساد مىکنند. این هم یکى از فسادهاى آنها بود که این را بازىاش دادند و احمقش کردند حمله کرد به ایران و تجاوز کرد به ایران، حالا هم تویش مانده است و نمىداند چه بکند. هى فریاد مىزند بیایید دیگر صلح کنیم، مىخواهد مهلت بگیرد که بعدها شرارت بکند. ما این را بهتر مىشناسیم از دیگران، اینطور نیست که این صلح بخواهد، این مىخواهد که به اسم صلح مهلت پیدا بکند، دوباره تشکیلاتى درست کند زیادتر و قدرتى پیدا کند زیادتر و دوباره حمله بکند. خوب، با یک همچو چیزى نمىشود صلح کرد. کدام انسان است که مىتواند با یک دشمنى که با اسلام دشمن است، با خدا دشمن است، با ملت خودش دشمن است، با ملت ما دشمن است، این را مهلت بدهد تا اینکه دوباره تجهیز کند خودش را. قدرتها هم به او کمک بکنند و باز هم افراد پیدا بکند و دوباره حمله بکند به اینجا. این را کسى نمىتواند مهلتش بدهد. این باید شرش کنده شود تا این منطقه درست بشود. و عمده شرّ آن ابرقدرتهاست و دولتهاى منطقه مىتوانند شر این را از منطقه خودشان بکنند. اگر این دولتها با ملت هاشان دست به هم بدهند، ملتها که حاضرند، دولتها هم تسلیم ملت هاشان بشوند، نمىتوانند آنها در این منطقه این فسادها را بکنند. اسرائیل نمىتواند بیاید اینجا شرارت بکند. لکن مع الأسف خود اینها هستند که راه را باز مىکنند براى قدرتهاى بزرگ. شما ملاحظه مىکنید که در همین منطقه چقدر ثروت هست که دارند ابرقدرتها از اینها مىبرند، همان نفت چقدر هست که دارند روزى بیست میلیون تقریباً، کشورها از اینجا مىبرند و مىخورند، مع ذلک اینها نشستهاند. آنها ریختهاند در خانه خودشان، لبنان خانه عرب است، درخانه عرب ریختهاند و دارند به خود عرب اینطور جنایت مىکنند و ملت عرب نشستهاند آنجا و هیچ حرف نمىزنند. وقتى پاى ایران پیش مىآید مىگویند اینها فارساند، اینها خوب، آنها هم که عربند دیگر، شما نه فارس سرتان مىشود نه عرب سرتان مىشود، دنبال این هستید که چند روز عیاشى بکنید. خوب، این عیاشى تا کى؟ چقدر انسان آبرویش را، حیثیتش را، همه چیزش را بدهد سر عیاشى؟
قدرتهاى بزرگ منشأ تشنجات جهان آن قدرتهاى بزرگ هم که شما را عمال خودشان قرار دادهاند و الآن در لبنان دارند به سر مردم لبنان بیچاره آن کار را مىکنند، مع ذلک باید همهشان بدانند که مردم نمىنشینند گوش کنند تا این کارها بشود. بالاخره همان معنایى که در ایران پیدا شد در جاى دیگر هم پیدا مىشود...
چه هم شماها جلوگیرى بخواهید بکنید مردم جانشان به لبشان رسیده است، مردم لبنان جانشان به لبشان رسیده است، مردم فلسطین جانشان به لبشان رسیده و لهذا انتحار مىکنند. اگر یک کسى جانش به لبش نرسیده باشد که انتحار نمىکند براى اینکه شما را از کار بیرون کند. مردم نمىتوانند تحمل بکنند، شما یک فکرى بکنید. با زدن و با کشتن و با یغما کردن و با بمباران کردن کار درست نمىشود، شما کنار بروید تا مردم کار خودشان را بکنند. راحت بگذارید مردم را. بالاخره مسلمین باید خودشان فکرى بکنند، بیدار بشوند و الّا اینها چاقوکش بین المللى هستند و نمىگذارند دنیا آرام باشد مگر اینکه مردم خودشان، مظلومین خودشان به فکر خودشان باشند، مظلومین جهان خودشان به فکر خودشان باشند.» " صحیفه نور ج18 ص 240
هر چند که سالهاست زندگی را ترک کرده ای لیکن جای تو خالی نیست چگونه ممکن بود که بعد از تو کفتاران بین الملل ملتی را که آنهمه خسارت به منافع و اقتصاد و حیثیت آنان وارد کرد را به زیر نکشند و انتقام آن شکست بزرگ را برای الگو نشدن برای ملتهای دیگر هم که شده نگیرند مگر آنکه کسی با همان قدرت و هوشمندی و از همه مهمتر ایمان به سرانجامی که خداوند وعده داده است پیشوا و سپر بلای این سرزمین نباشد ؟ و بیچاره و واماندگان حقیقی در این بین کسانی هستند که به جیره ای که برای خوش خدمتی به جنایتکاران بین الملل برایشان مقرر شده بیشتر ایمان دارند تا به قدرت خداوندیکه مکرارا فرموده است حزب و دسته خداوند پیروزند نه دارو دسته کلاه برداران, اقوا کنندگان و بوقچیان بی ارزش صهیونیسم .
در ایامی که ایام فاطمیه مینامند چه زیباست در جستجوی گفتار و رفتار زن رمز آلودیکه گویی باید تا جهان باقیست همچو یکی از اسرار عالم فاش نشده باقی بماند .
« "ای مردم . من فاطمه هستم پدرم محمد (ص) است اکنون آغاز و پایان امور را برای شما تشریح میکنم و بدانید که دروغ نمیگویم و به خطا نمیروم .ای مردم خدا برای شما پیامبری فرستاد که از خود شما بود . از ناراحتی شما ناراحت میشد و به شما علاقه داشت نسبت به مومنین مهربان و دلسوز بود .....با گروهی از اهل بیت کلمه شهادت را بر زبان جاری ساختید در حالیکه بر لب آتش دوزخ قرار داشتید و برای ستمکاران و زور گویان جرعه ای گوارا و لقمه ای لذیذ و برای جویندگان آتش شعله مناسبی بودید . زیر پای قبایل پایمال میشدید .آب کثیف می آشامیدید ...همیشه ذلیل و خوار دیگران بودید . از قبایل اطرافتان در بیم و هراس بسر میبردید . پس از تمام این بد بختیها خدا به برکت وجود محمد (ص) شما را نجات داد . با اینکه پدرم به شجاعان مردم و گرگان عرب و سرکشان اهل کتاب دچار بود ولی هر چه آتش جنگ را دامن میزدند خدا آنرا خاموش مینمود . هر گاه گردن فرازی از شیاطین سر بر میداشت یا یکی از مشرکین دهان میگشود محمد (ص) بردارش علی (ع) را در گلوگاهشان می افکند . علی هم تا سر و مغز او را با مشت نمیکوفت و پایمالش نمیساخت و آتش تافته اش را با شمشیر خاموش نمینمود از میدان جهاد بر نمیگشت .
برای رضای خدا آن همه سختیها را متحمل میشد و در راه خدا جهاد میکرد . با رسول خدا نزدیک بود ,دوست خدا بود , همواره آماده جهاد بود . او تبلیغ و جهاد میکرد و شما در همان حال در آسایش و خوشی و خوشحالی بسر میبردید و در انتظار فرصت و مترقب خبرهای بد بودید . از برخورد با دشمن اجتناب می ورزیدید و هنگام جنگ فرار میکردید . تا وقتی که خدا پیامبرش را به منزلگاه سایر پیامبران و برگزیدگان انتقال داد کینه های درونی و دورویی شما هویدا گشت . جامه دین فرسوده شد . گمراهان به سخن آمدند فرومایگان سر بر افراشتند و شتر اهل باطل به صدا در آمد و دم خویش بجنباند و شیطان سرش را از کمین گاه بیرون نمود و شما را به سوی خویش دعوت کرد . پس بدون تامل دعوتش اجابت کردید و احترامش نمودید .شما را تحریک کرد به حرکت در آمدید دستور غضب داد غضبناک شدید ....هنوز زخم دل ما خوب نشده و جراحتها التیام نپذیرفته هنوز پیغمبر به خاک سپرده نشده بود که به بهانه ترس از فتنه خلافت را غصب کردید ولی « آگاه باشید که در فتنه داخل شدید و دوزخ کافران را احاطه کرده است » .
آه ! چه شدید و به کجا می روید ؟ در حالیکه کتاب خدا در میان شماست و احکامش هویدا و اوامر و نواهیش واضح است ؟ ...
پیامبران نیز مانند سایر مردم میمیرند . در قرآن میفرماید :
« محمد (ص) نیست مگر پیامبر خدا که پیش از او هم پیامبرانی آمده و رفته اند .آیا هر گاه بمیرد و یا کشته شود به آیین گذشتگان خود باز میگردید ؟ و هر که به آیین گذشتگان خود باز گردد خدای را ضرر نمیرساند و خدا شاکران را پاداش میدهد »
سخنان مولا علی (ع) بر مزار فاطمه زهرا :
"« ای رسول خدا پس از او آسمان و زمین در منظر گاهم زشت مینماید ,
اندوهم جاودانه شد ,
و شبم در بی خوابی میگذرد .
و غمم پیوسته در دل است ,
تا خدا مرا در جوار تو ساکن کند.
غصه ای دارم که از شدتش دل به خون نشسته
و اندوهی دارم بهت آور
چه زود جمع ما را به پریشانی کشانید و میان ما جدایی افکند
تنها به سوی خدا شکایت میبرم ....
آه!
آه صبر آرامش بخش و زیباست
و اگر بیم چیرگی ستمکاران نبود برای همیشه چون معتکفان در اینجا میماندم
و چون فرزند مرده شیون سر میدادم
و سیل آسا میگریستم ....» "
_____________________________________________________
دوست عزیز سرکار خانم الهام نیز از جمله معترضان به عدم واکنش مدیر بلاگفا در برابر توهین کنندگان به مقدسات بودند که به دلیل آوردن این اعتراض و درخواست محترمانه از جناب شیرازی وبلاگشان توسط بلاگفا حذف شد شرح آنرا بخوانید در وبلاگ جدید ایشان در پارسی بلاگ بنام« جمعه های سوت و کور » http://boghz64.parsiblog.com از دوستانیکه قصد تغییر سرویس از بلاگفا دارند پیشنهاد میشود در حاشیه و معرفی وبلاگ جدیدشان ذکر کنند که این وبلاگ به دلیل بی احترامی مدیر بلاگفا به مقدسات اسلامی و خواست کاربرانش تغییر سرویس داده شده است .