بنام خدا
در خلال سالهای جنگ تحمیلی کشورمان سریال غنی وپرباری ساخته شد با عنوان« سربداران »
سربداران سرگذشت و وصف حال مردم ایران در زمان حمله مغول وسستی دستگاه حکومت و خود باختگی و ضعف ایرانیان در برابر اشغالگران مغول و در مقابل شجاعت بر خواسته ازاعتقادات دینی عده ای قلیل , تا سر حد مرگ بود .
هر چند که این سریال تنها برشی کوچک از وضع سیاسی و اجتماعی ایران در زمان اشغال بود اما همین قطعه کوچک در هر دورانی بارها و بارها تکرار شده است و تنها شخصیتها تغییر نام و شکل داده اند .
شخصیت بارز این سریال به نام «قاضی شارح» نمونه ای ایست که از آن در هر زمان و دوره ای از تاریخ ایران به تعداد زیاد تکثیر یافته و امثال همین شخصیت بودند که طعم ذلت اشغال و تحت حکومت بیگانه قرار گرفتن را به کام ایرانیان بیش از پیش چشاندند .
اما «قاضی شارح» که بود ؟
"شارح" یک عالم دینی و یک سخنورماهر و قاضی القضات بود. عالم دینی که از دین در جهت تحت اشغال در آوردن ایران بدست مغولها استفاده کرد شارح در جمع مردم چنان ادیبانه و با چاشنی کردن چند حدیث و روایت سخن میگفت و با ابزار سخنوری خود چنان ایرانیان را در برابر قتل و غارت و تجاوز مغول رام میکرد که حتی بسیاری از مردم رای و نظر او را عین دین و دستور شرع به حساب میاوردند .
سرداران مغول هر جا که با مخالفت ایرانیان در برابر تاراج و ویرانی اموال و کاشانه شان روبرو میشدند این شخصیت را در برابر مردم ایران علم میکردند و او نیز آنچنان با لطافت و شیرینی سخن خود مردم را به آرامش و تمکین در برابر متجاوزان دعوت میکرد که هر سخنی و رایی غیر از رای او خلاف شرع به حساب میامد.
گرچه مغول با ورود به ایران و آشنایی با فرهنگ و آیین ایرانیان پس از مدتی در این فرهنگ هضم و برخی از آنان به اسلام گرویدند اما ویرانی که ایران در زمان حمله مغول متحمل آن شد و همچنین از بین رفتن مراکز علمی چون کتابخانه ها ی عظیم و معروف و حتی کشتار دانشمندان ایرانی و حبس و تبعید آنان در تاریخ ایران کمتر نظیر و مانندی دارد .
قاضی شارح مردم را در برابر اشغالگر در حالی به آرامش فرامیخواند که یکی از سرداران مغول هنگامیکه از وی میپرسند چرا پس از ویرانی بسیاری از ابنیه با شکوه و اماکن علمی و معروف ایران, از نابودی چند بنا خود داری میکند پاسخ میدهد :
«" این چند بنای اندک را ویران نمیکنم تا ایرانیان قرنها بعد بدانند ایران چه بود و مغول با ایران چه کرد ."»
قاضی شارح رضای خدا را در رضای سلطان مغول میداند و استدلال او این است که از آنجاکه رضای خدا در جلوگیری از خونریزیست بنابراین باید در برابر متجاوز سکوت کرد تا خونی جاری نشود .
اما تاریخ و سالها عقب ماندگی و تاراج ثروت و از بین رفتن مراکز علمی و .... شاهدیست بر درستی این استدلال خائنانه .
اما قاضی شارح تنها متعلق به دوران مغول نیست بلکه نمونه های اصیل قاضی شارح بخصوص در دوران حاضر در حال تکثیر و قدرت گرفتن هستند .قاضی شارح امروز آنچنان از بیگانه حمایت میکند که باید شک کرد شارح امروز اصل است یا شارح دوران مغول ؟ شارح امروز اعلام میکند :
"« چرا مدام میگویید اسرائیل در حال فروپاشیست ؟ چرا میگویید دولت آمریکا در حال نابودیست ؟"»
گویا قاضی شارح امروز 30 سال تهدید و تحریم و عملیاتهای متعدد تروریستی در حق مردم خویش را از یاد برده است.
شارح امروز بیشتر از آنکه از ایران و حق ایرانی سخن بگوید مدافع حق دزدان صهیونیست و آدمکشان نژاد پرست است .قاضی القضات امروز مثل نمونه دوران مغول خود هر گونه اعتراض به نژاد پرستی و استعمار ملتهای ضعیف را غیر قانونی و خلاف شرع و دین محمدی میداند و فراموش کرده است پیام جاویدان کربلا را که:«"هیهات منا الذله "».
شارح های امروز هم لباس دین به تن میکنند و چون آخوندهای آمریکایی که امام خمینی خطر آنان را بارها اعلام کردند حتی در شعار های تبیلغاتی خود شعار نامزدهای ریاست جمهوری آمریکا را آنهم به همان زبان انگلیسی تبلیغ میکنند .
عجیب است آنجا که حضرت امام خمینی فرمود :"« از اهم مسائل دنیای اسلام امروز مسئله فلسطین است »" همانها که خود را با شعار نزدیکی به امام مطرح کردند در برابر جبهه مدافع مظلوم در حالیکه ابرو در هم کشیده و از شدت عصبانیت سرخ شده از عدم حمایت از مظلومین فلسطین سخن میگویند چرا که منطق آنان همان منطق قاضی شارح دیروز است اما باید پرسید بعد از فلسطین بعد از عراق , افغانستان و پاکستان که شما به بهانه منافع ملی از آنان سلب حمایت میکنید نوبت کجاست ؟
شارح های امروز در حالی به بهانه تورم , دولتی بر خاسته از مردم را زیر سوال میبرند که آمریکایی که برای ایجاد نارضایتی اوضاع اقتصادی ایران تمامی شبکه ها و خبرگزارهای خود را بکار بسته است تنها در طی یک ماه اخیر 50 کشته در دانشگاههای آمریکا آنهم تنها به دلیل تورم و وضع اقتصادی نامطلوب بر جای گذاشته دانشجویانی که به دلیل بیکاری و تورم و فشارهای روانی ناشی از آن دوستان و اساتید دانشگاه خود را به رگبار میبندند , سقوط و ورشکستگی شرکتها و کارخانجاتی که تا چندی پیش نمادی از اقتصاد آمریکا به شمار میرفتند همچون ورشکشتگی کامل شرکت معروف" ژنرال موتور" و ..... اما این اخبار و آگاهی از شدت تورم جهانی به مذاق شارحهای امروز خوش نمیاید اما در عوض سیاه نماییها همراه با اهانت و دروغ از اوضاع داخل از نکات دلچسب قاضی القضاتهای امروز در جهت نشان دادن ضعف یک حکومت و دولت خودیست.
تصور کنیم اگر تنهایک خبر از اخبار خود کشیهای اخیر در آمریکا چون خبر به رگبار بستن 5 کودک توسط پدر آمریکایی و پس از آن خود کشی پدر به دلیل بیکاری وتورم ,در جامعه ما اتفاق میافتاد چه هیاهو ها و چه فریادهای دلسوزانه ای را از طرف شارحها و دشمنان خارجی به همراه داشت ؟
البته که نباید از زوال حکومتهای استعماری آمریکا واروپا .... سخن به میان آورد آنجا که تنها چند ماه قبل از آغاز فعالیتهای انتخاباتی قاضی شارحها , اتحادیه اروپا نام گروهک تروریستی و ضد بشری منافین و مجاهدین خلق را از لیست گروههای تروریستی جهان خارج میکند و بعد از این افتخار سران و نوچه گان این سازمان تروریستی از ستادهای انتخاباتی قاضی شارحهای امروز سر در میاورند .
شاید شارح امروز با قصد خدمت پا به عرصه رقابت گذاشت امابا وارد شدن به جریانات سیاسی ونزدیکی به سران احزابی که منفعت خود را برتر از منفعت کشور میدانند مرتکب اشتباه بزگی شد .
آیا شارح امروز از اهداف شبکه های ضد نظام چون B.B.Cفارسی آگاه نیست که حاضر است بخاطر ادعای تقلب در انتخابات آنهم در حالیکه تا به اکنون هیچ سند و دلیل قانع کننده ای در صحت آن ارائه نداده است صدای ادعاهای ثابت نشده خود را از شبکه جاسوسی و صهیونیستیB.B.C به گوش دنیا برساند ؟
شارح امروز در حالی دولت مردمی را متهم به قانون گریزی میکند که خود تنها در طی چند روز بعد انتخابات چندین فقره جرم و فعالیتهای غیر قانونی را ترتیب میدهد :
1- قبل از شکایت به نهاد و مرجع قانونی رسیدگی به شکایات انتخاباتی یعنی شورای نگهبان ,با ایجاد هیاهو بین هوارادان خود بدون استناد و مدرک ادعای تقلب در انتخابات را میکند .در شرایطی که اولا به ازای هر صندوق رای حداقل 10 ناظر که تعدادی ازآنها نمایندگان کاندیدها هستند حضور داشته و حتی تعداد نمایندگان کاندید معترض از سایر نمایندگان در محل صندوقهای رای بیشتر بوده است .کاندید معترض حدود 47 هزار نماینده و کاندید پیروز حدود 30 هزار نماینده جهت نظارت بر صندوقها گمارنده بودند به علاوه نمایندگان سایر کاندیدها نیز حضور داشته اند .
2- برگزاری تجمعات غیر قانونی بدون مجوز از وزارت کشور آنهم قبل از ارائه شکایت به شورای نگهبان .
3- تخطی از فرمایشات رهبری بخصوص درست در روزیکه امام خامنه ای کاندید معترض را حضورا سفارش به اعتراض از طریق مراجع قانونی میکنند در همین روز شخصا در بین هوارادان خود در میدان آزادی ظاهر میشود و بدون داشتن مجوز جهت سخنرانی و تجمع هواداران خود را به اعتراضات خیابانی دعوت میکنند .
4- در طی آشوبهای خیابانی که توسط ائتلاف داخلی و منافق ترتیب داده شد و به اموال عمومی خسارات زیادی واردآمد و باعث کشته و زخمی شدن تعدادی از مردم شد, حتی مادر و دختر ی که توسط افراد مسلح آشوبگر مظلومانه کشته شدند, کاندید معترض حاضر نشد طی یکی از همین تجمعات و سخنرانی های غیر قانونی هم که شده صریحا اعلام کند اغتشاشات اخیر مورد تایید وی نیست .اموال عمومی و خصوصی جان و ناموس مردم باید قربانی شخص و اشخاصی شود که به دلیل رای نیاوردن از رسیدن به قدرت محروم شدند. اگر این دیکتاتوری نیست پس چه مفهومی دارد ؟
5- بیانیه های صادره از طرف کاندید معترض در روزهای اخیر که هوارادن خود را به تجمعات خیابانی تا تغییر نتایج فرامیخواند مخل امنیت داخلی و غیر قانونیست .
مواردفوق در طی چند روز پس از انتخابات تنها بخشی از تخلفات و قانونی گریزی شخصیست که قراربود در راس قوه مجریه و اجرا کننده قانون قرار گیرد .
برای جدایی از این افراد نمیتوان تنها به مبرا کردن خود از این دار و دسته اکتفا کرد از هم اکنون تا چهار سال فرصتی باقیست تا خط و جریان این ائتلاف شوم و قدرت طلب بدست مردم کور شود و جریان مبارزه با قدرت طلبان اشرافی زده حتی پس از پایان دوره چهار ساله ریاست جمهوری منتخب مردم ادامه یابد . حوادث فوق هر چند که شیرینی انتخابات حد اکثری مردم کشورمان در انتخابات ریاست جهوری را به تلخی مبدل کرد اما درسهای زیادی نیز به همراه داشت و آن اینکه هر چند رئیس جمهور کشورمان دکتر احمدی نژاد با ورود به عرصه قدرت بسیاری از جریانهایی که در طی این سالها بصورت ریشه ای در جهت استفاده بردن از سهم بیت المال و سازش با دشمنان اصلی و خطر ناک کشورمان را تغییر و در برخی نهاد ها و ارگانها مانع از این استفاده غیر قانونی شد لیکن در جامعه ما هنوز فرهنگ جریان مبارزه با مفاسد قدرت طلبان داخلی وارد نشده است, دکتر احمدی نژاد زمانی پا به میدان ریاست جمهوری گذاشت که تمایز او با سایر قدرتمندان جامعه ما و بطور کل چرایی حضور وی در این منصب به خوبی تبیین نشد .
به بیان دیگر دکتر احمدی نژاد در این بین به شدت تنهاست و اگر طی این فرصت چهار ساله جریان ضد اشرافی گرایان قدرتمند جامعه ما که برای رسیدن به قدرت حاضرند با دشمنان خارجی و گروهای تروریستی منافق و سلطنت طلب ائتلاف کنند , توسط جریانهای مردمی در سطح کشور ترویج نشود با اتمام ریاست جمهوری ایشان این جریان فکری که با شجاعت پا به عرصه گذاشته است نیز به پایان خواهد رسید .
در ثانی دکتر احمدی نژاد به عنوان آغازگر این راه نباید از خطا و اشتباه مصون دانسته شود و اگر این جریان فکری که با اقدامات اجرایی نیز همراه شود در سطح نهاد های دولتی و قشر مردمی به خوبی نهادینه شود در صورت تخلف و زیر پا گذاشتن این جریان حتی توسط شخصی چون دکتر احمدی نژاد خاتمه نمی یابد .
درپایان اینکه هر چند که این اغتشاشات در صورت ادامه در انتها با فرمایشات رهبری خاتمه خواهد یافت اما در این فرصت باید کوشید تا ائتلاف خطرناکی که از مشارکت قدرتمندان داخلی و سازمانهای ضد ایرانی خارجی در این مدت شکل گرفت بکلی نابود و سران آنها به مردم معرفی شوند .همچنین این حوادث تلنگری برای ما و تک تک ایرانیان بود که در هرجا و از هر فرصتی برای اشاعه جریان فکری ضد اشرافی گری قدرتمندان و ارتباط آنان با گروههای تروریستی خارجی استفاده کنیم . اما باید در نظر داشت برخورد متعصبانه سطحی ,جدلهای سیاسی, ایجاد فتنه نه تنها به رشد این جریان کمک نمیکند بلکه باعث بهره برداری دشمنان خارجی نیز خواهد بود.
در طی چهار سال گذشته از موفقیتهای بزرگ کشورمان در عرصه علم و فناوری و صنعت و سیاست بدون توجه عبور کردیم در حالیکه هر یک از این موفقیتها و انتشارو آگاهی رسانی در این موضوعات خود به تنهایی نشانگر قدرت دولت وقت و تضعیف خائنان داخلی و دشمنان خارجی بود . موفقیتهایی که هرگز در شبکه ها و خبرگزاریهای صهیونیستی منتشر نشد در عوض بخشهایی از این پیروزیها که در زمینه نظامی و و یا مرتبط با آن بود به بهانه تهدید آمیز بودن این موفقیتها انتشار یافت .
روی دیگر وقایع اخیر توجه به نهضت جدید و البته نشات گرفته از نهضت انقلاب کشورمان است که گرچه با بی توجهی ما آغاز شد و رشد کرد اما چهار سال فرصت برای جبران بی مهری و بی مسئولیتی هایمان باقی مانده است .
بنام خدا
"«امید است که علمای اعلام و مراجع بزرگ اسلام از خیانت و نفوذ اجانب و عمال استعمار به حوزه های علمیه و جامعه روحانیت جلوگیری به عمل آورند و ایادی مخالفین را که در سلک روحانیت قرار دارند و اسلام و روحانیت رابه سقوط و انحطاط تهدید می کنند‚ طرد و رسوا سازند و اجازه ندهند که مشتی فریب خورده و دنیا طلب استقلال هزار ساله شیعه را دستخوش امیال و اغراض مخالفین اسلام و مزدوران استعمار قرار دهند. »"صحیفه نور ج1 ص197
"«بحث مبارزه و رفاه و سرمایه، بحث قیام و راحت طلبی و بحث دنیا خواهی و آخرت جویی دو مقوله ای است که هرگزباهم جمع نمی شوند. و تنها آنهایی تا آخر خط با ما هستند که درد فقر و محرومیت و استضعاف را چشیده باشند. فقرا و متدینین بی بضاعت گرداندگان و برپادارندگان واقعی انقلابها هستند.»"صحیفه نور ج21 ص87
منبع
بنام خدا
« و گروهی از مردم کسانی هستند که میگویند : به خدا و روز قیامت ایمان آورده ایم در حالیکه مومن نیستند »آیه 8 سوره مبارکه بقره
« هر گاه به آنان ( منافقان ) گفته میشود در زمین فساد نکنید میگویند : همانا ما اصلاح گریم»
آیه 11
« آگاه باشید . آنان خود اهل فسادند ولی نمیفهمند »
آیه 12
« و چون با اهل ایمان ملاقات میکنند میگویند : ما ( نیز همانند شما ) ایمان آورده ایم . ولی هر گاه با ( همفکران ) شیطان صفت خود خلوت میکنند میگویند : ما با شما هستیم ما ( اهل ایمان را ) مسخره میکنیم .»
آیه 14
امام خامنه ای :
«"حمایت آمریکا از هرکسی در ایران یک ننگ است"»
فرمایشات جناب بوش خطاب به ملت ایران :
« "من امید وارم مردم ایران در روز جمعه پای صندوقهای رای حاضر نشوند و اگرهم رای میدهند به حمایت کنندکان از مواضع ما رای دهند .» "