بنام خدا
« دیوید نیو سام »
آیا این نام را شنیده ایم ؟
چیزی که بدیهیست این نام باید اسم یک شهروند غربی باشد
در حالیکه اینگونه نیست و این نام یک نام کاملا جعلی برای یک تبعه ایرانیست .
اما چه کسی ؟
« دیودید نیو سام» نام جعلی شاه خائن است زمانیکه در اواخر عمرش در تیمارستانی در آمریکا بستری بود و برای حفظ آبرو این نام دروغین را در لیست بیماران روانی این تیمارستان ثبت کردند .
آری این سر انجام کسی بود که پس از فرار از ایران حتی دولت مصر که شاه خائن وامهای کلانی را برای ارتباط با رزیم جعلی به سران آن اختصاص داده بود نپذیرفت .
در ادامه روابط و همکاریهای محمد رضا پهلوی با رژیم صهونیستی موارد زیر در خور توجه است :
مساعدت و یاری رزیم شاه در زمینه امنیتی و اطلاعاتی به اسرائیل جعلی
«اسرائیل شاهاک» یهودی مخالف رژیم صهیونیستی مینویسد:
« "اشتباه است فکر کنیم پیوندهای میان ایران و اسرائیل به همکاری در نسلکشی محدود میشود. همکاریهای اقتصادی نیز همزمان با همکاری برای گسترش شیوههای شکنجه و زجر انسانها، میان این دو کشور گسترش یافته است. . »"
ساواک و موساد اطلاعات قابل توجهی درباره کشورهای عربی , و حامی فلسطین تبادل میکردند. از آن جمله اطلاعاتی بود که جاسوسان ساواک در سراسر کشورهای عربی درباره سازمانهای مبارز فلسطینی و بویژه فتح جمعآوری میکردند و در اختیار اسرائیل جعلی میگذاردند. ایران و رژیم صهیونیستی در این راه با ترکیه همراه بودند. اطلاعات مربوط گروههای آزادی بخش فلسطینی از اخباری بودند که بین ایران، ترکیه و اسرائیل جعلی مبادله میشدند.
محمدرضا شاه به اسرائیل اجازه داد از مرزهای مشترک ایران و عراق برای فعالیتهای جاسوسی استفاده کند. لزوم و دلایل همکاری ایران و اسرائیل جعلی در این زمینه در یکی از اسناد ساواک به خوبی تشریح شده است:
"« اطلاعات و تجارب حاصله نشان داده است که لبنان و سوریه از یک طرف، و عراق از طرف دیگر، به صورت پایگاههای اصلی فعالیتهای فلسطینیها علیه کشورهای مورد هدف درآمده است. رخنه در سازمانها، ستادها، اردوگاه های آموزشی فلسطینی و غیره و سپس مطلع شدن از اقدامات مورد نظر آنها قبل از حصول امکان به مبادرت به آنها باید هدف اصلی قرار گیرد؛ بنابراین پیشنهاد میکنیم با استفاده از تجارب ما که به سهولت آن را در اختیار شما [سرویس اطلاعاتی اسرائیل] خواهیم گذاشت، در چارچوب یک عملیات مشترک ستادی، رخنه به درون سازمانهای مختلف فلسطینی را مورد مطالعه قرار داده و سپس در صحنه بوسیله سرویس ایران، هدایت و اجرا گردد و از نتایج حاصله، هر دو سرویس [ساواک و موساد] بهره مند گردند.. » "
موساد و ساواک در آبادان عملیات مشترکی را برای گردآوری اطلاعات که توسط شبکه گستردهای از خبرچینان در داخل عراق جمع آوری میشد، آغاز کرده بودند. این همکاریها در نیمه دهه 1960 با استقرار ایستگاههای استراق سمع در مرزهای ایران و عراق تکمیل شد..
همکاری دستگاه امنیتی ایران و عربستان سعودی در قضیه یمن جنوبی، برجستهترین نمود رابطه نیروهای امنیتی ایران و رژیم صهیون با عربستان بود.
صهیونیستها در حمایت از سلطنتطلبان یمن، از یهودیان یمنی ساکن اسرائیل جعلی بهره بردند که با همکاری سازمان سیا و موساد برای آموزش نظامی سلطنتطلبان از اسرائیل جعلی به یمن بازگشتند و با کمک از ایران ردپای دخالت اسرائیل جعلی در این قضایا پاک شد. به منظور کمک به نیروهای امام البدر، اسرائیل جعلی سلاحهای روسی به غنیمت گرفته شده در جنگ با اعراب را به ایران میفرستاد تا پس از بازسازی و بسته بندی جدید و پاک کردن هرگونه نشانهای درباره مبدأ اصلی به یمن ارسال شود.
عامل سازش اعراب با اسرائیل جعلی چه کسی بود ؟
پس از جنگ اسرائیل جعلی با اعراب رژیم صهیون بشدت نسبت به برقراری ارتباط با « انور سادات » رئیس جمهور مصر احساس نیاز میکرد « زامیر» رئیس دستگاه جاسوسی موساد از سوی نخست وزیر صهیون ماموریت یافت تا با ترغیب ساواک شاه را وادار کند بعنوان واسطه و میانجی به برقراری تفاهم میان قاهره و تل آویو تلاش و اقدام کند .
« زوی زامیر» رئیس موساد با نصیری رئیس ساواک در تهران ملاقات و مذاکره کرد تا شاه را تشویق کند برای وساطت برای دیدار سران مصر و اسرائیل جعلی , شخص محمد رضا بعنوان دوست واقعی اسرائیل جعلی پیام رزیم صهیون را به انور سادات برساند . برای این منظور شاه برای جلب رضایت انور سادات و ملاقات با بگین نخست وزیر رزیم اشغالگر وامهای کلانی را تقدیم دولت مصر کرد تا به این وسیله رضایت انور سادات برای ملاقات با سران رزیم جعلی جلب شود و این وامها از کیسه مردم رنجدیده ایران به جیب سادات رفت . و طی همین جوایز و تشویقهای مالی محمد رضا شاه بود که انور سادات سرانجام راضی شد در سال 1356 به بیت المقدس سفر کند و با رزیم صهیون وارد مذاکره شد که این سفر خود آغاز گر ایجاد روابط پنهانی سران عرب با رزیم جعلی شد . و سازش انور سادات با صهیونها خود پایه ای برای روند سازش بقیه حکومتهای عربی منطقه شد .
ایجاد روابط فرهنگی ایران و رژیم صهیونیستی
از این روابط میتوان به نقش صهیونها در برگزاری جشنهای 2500 ساله سلطنتی در ایران اشاره کرد که همگی با هزینه های کلان و غیر قابل تصور از جیب مردم ایران پرداخت میشد . مطبوعات رزیم صهیون در سالهای دهه چهل مقالات متعددی درباره جشن های 2500 ساله و سالگرد تاسیس شاهنشاهی ایران نوشتند و در این زمینه تبلیغات گسترده ای به راه انداختند . اما چرا رزیم صهیون باید شاه ایران را به برگزاری این جشنها ترغیب میکرد ؟
اولین دلیل تقویت مناسبات رزیم صهیون با شاه و بهره برداری از تاریخ ایران در جهت حمایت از قوم یهود و تبلیغات بویزه در خصوص خدمات کوروش در ازاد کردن قوم یهود از یوغ پادشاه بابل و بدین وسیله تحکیم پیوندهای باستانی ایران و یهود در جهت حمایت و پشتبانی ایران از اسرائیل جعلی در زمان خطر و تحدید علیه رزیم جعلی .
حتی صهیونیستها در تبلیغات خود از اعلامیه کوروش با عنوان اعلامیه« بالفور باستانی» نام میبردند .اما شاه به دلیل فشار افکار عمومی ایران و اسلام نتوانست بطور رسمی و اشکار از سران رزیم صهیون در این جشن دعوت به میان اورد و مطبوعات صهیون به این علت شاه را مورد انتقاد و نکوهش قرار دادند .
دوم بهره برداری مناسبات رزیم صهیون و ایران با اعراب و ایجاد روابط پنهانی اعراب با رزیم صهیون در زمینه سازش و عدم حمایت از فلسطین .
از دیگر همکاریهای فرهنگی ایران با اسرائیل جعلی میتوان به توسعه و تقویت جهانگردی در راستای تامیین اقتصادی اسرائیل جعلی نام برد . در روز 14 مرداد 1341 به دعوت « اسد الله علم» نخست وزیر وقت « تدی کولک » رئیس اتحادیه جهانگردی فلسطین اشغالی و هیئت همراه وارد تهران شدند و طی ده روز توقف در ایران پیرامون برنامه ریزی برای توسعه جهانگردی با مقامات ایرانی گفتگو کردند . در همین سفر بود که « تدی کولک» صهیونیست در مذاکره با مقامات دولت شاه طرح جشن های 2500 ساله را پشنهاد کرد .
جنبش صهیونیستی باستان گرایی در ایران شاهنشاهی شامل روشنفکران غرب زده و جمعی از صهیونیستها که در جهت بزرگنمایی و تحریف تاریخ باستان ایران پیوندهای باستانی میان ایرانیان و قوم یهود را در اذهان عمومی عمیق و گسترده جلوه دهند .
دعوت از شخصیتهای فرهنگی و ادبی ایران به منظور تاثیر هر چه بیشتر در جامعه فرهنگی و حتی در نظام آموزشی ایران
« مایرامیت» رئیس سازمان اطلاعات ارتش اسرائیل جعلی در سال 1341 پس از دیدارش از ایران طی گزارشی به مقامات صهیونیستی یاد آوری میکند رزیم ا شغالگر در افکار عمومی مردم ایران منفور است . لذا توصیه میکند رزیم صهیون با دانشگاهها و مطبوعات و مراکز فرهنگی ایران تماس و روابط خود را با این مراکز توسعه دهد .
در بین سالهای 35 تا 40 با برنامه ریزی موساد و نقش فعال دربار ایران ترویج تز « مدینه فاضله اسرائیل » فراهم شد . تعدادی از روشنفکران افکار سوسیالیستی و روشنفکران ایران چون « خلیل ملکی » « داریوش آشوری » و« جلال آل احمد » و دیگران عازم فلسطین اشغالی شدند که در بازگشت « خیلیل ملکی » « داریوش آشوری »و برخی از روشنفکران « سوسیا لیسم کیبو تصی » را نمونه ای از پیشرفت سوسیالیسم معرفی و تبلیغ کردند ولی مرحوم جلال آل احمد با نگارش مقالاتی به افشا ماهیت رزیم صهیونیستی پرداخت که آخرین مقاله او پس از شکست جنگ شش روزه درهفته نامه « جنگ هنر » منتشر شد و موجب توقیف همیشگی این هفته نامه گردید .
بخش فارسی رادیو اسرائیل جعلی
این بخش بلافاصله پس از تاسیس رژیم صهیونیستی در سال 1948 شروع بکار کرد و ارتباط با یهودیان ایرانی جهت مهاجرت به اسرائیل جعلی از جمله اهداف تاسیس این بخش رادیویی بوده است در حقیقت این رادیو رابط رسانه ای رزیم صهیون با یهودیان ایرانی بوده و نقش زیادی در روند مهاجرت یهودیان ایران و فارسی زبان داشته است و همچنین برای تشویق یهودیان فارسی زبان به حمایتهای مالی از رزیم جعلی .
همکاریهای هنری ورزشی اسرائیل جعلی و رزیم شاه
برای ترویج و گسترش فرهنگ صهیونیستی و همچنین مقابله با نفرت مردم ایران از اسرائیل جعلی سران رزیم برای فعالیتهای هنری و ورزشی در ایران هم برنامه ریزی داشتند از جمله شرکت در جشنواره فیلم در ایران و به نمایش گذاشتن فیلمهای ساخته شده در اسرائیل جعلی در جشنواره فیلم کودک و نوجوان سال 1345 در تهران . همچنین در اسفند 1340 چند خواننده ایرانی جهت اجرای کنسرت به فلسطین اشغالی دعوت شدند تا بابی باز شود در این زمینه .
با اینهمه اهم و اخص مناسبات و روابط رژیم شاه با رژیم جعلی کاملا محرمانه نگاه داشته شد و سعی شد روابط بازرگانی و نفتی و نظامی که در آن ایران اموال و منابع مردم ایران را با قیمت آب خوردن در اختیار رزیم صهیونیستی گذاشت همواره در استتار بماند .
شهادت سردار رشید حزب الله لبنان « عماد مقنیه » بر همه آزاد مردان مبارک باد . خون هر شهید بیدار کننده وجدان هزاران انسان است .
بنام خدا
محمد رضا پهلوی هم آغوش خاک شد لیکن با خود هزاران راز از روابط خود با کشورها و سران غرب و بویزه رزیم جعلی اسرائیل را به گور برد . حتی از باقیمانده اسناد لانه جاسوسی امریکا میتوان پی برد که در تاریخ شصت ساله برپای رزیم منحوس و وحشی اسرائیل در تمام دنیا و تمام دولتمردان کشورهای غربی و آسیایی و ... هیچ شخصی و هیچ دولتمردی چون شاه خائن را نمیتوان یافت که نسبت به منافع رزیم صهیون حتی از منافع کشور خود هم غیرتمندانه تر دفاع کند و منافع و منابع ایران, سرزمین وطنی خود را قربانی منافع و موجودیت رزیم وحشی و نزاد پرست اسرائیل جعلی کند .
کافیست نگاهی به این اسناد و تاریخ بیندازیم تا پی ببریم که رژیم اشغالگر نه تنها دشمن فلسطین و فلسطینیان و حتی مسلمانان بلکه دشمن ترین رزیمها نسبت به ملت ایران بوده و هست .
پس از کودتای 28 مرداد آمریکاییها تصمیم گرفتند ایران را به عنوان پایگاه منطقه ای خود درآورند و به این ترتیب طرح تاسیس ساواک در سال 1335 توسط 10 تن از مستشاران نظامی آمریکا ارائه شد و به تصویب مجلس وقت نیز رسید و در نهایت در سال 1336 ساواک با یک صفحه قانون و یک دنیا اختیارات شکل گرفت. و این کار به ماموران اطلاعاتی اسرائیل جعلی یا همان موساد سپرده شد . از سال 41 و 42 به بعد مستشاران اسرائیل جعلی در هدایت و تعلیم ماموران ساواک فعال شدند . این در پی اوجگیری مبارزات مردم و گروه ها و در راس آنها موضعگیریهای امام خمینی علیه رژیم شاه صورت گرفت .
نحوه شکنجه و اعتراف گیری از مبارزان ایرانی در نوع خود بی نظیر بود چرا که تعلیم دهندگان آن صهیونیستهای اشغالگر بودند آموزش بیش از 80 نوع شکنجه یکی از افتخارات موساد در همکاری با رزیم شاه است . حتی در بین شکنجه شدگان استثنا زن و مرد و حتی کودک هم وجود ندارد کم سن ترین شکنجه شده با سن 12 سال زیر شکنجه های تعلیمی موساد به ساواک به شهادت رسید .
به تدریج ساواک در زمینه آموزش به خودکفائی رسید و توانست اساتید کافی تربیت کند ولی رابطه با اسرائیل جعلی و موساد قطع نشد و در برنامههای آموزشی که صهیونیستها به ساواک میدادند، گاهی از اساتید اسرائیل جعلی دعوت به عمل میآمد و گاهی هیئتهای 6-5 نفره، در مواردی که استاد مربوطه نمیتوانست به تهران بیاید، به اسرائیل جعلی اعزام میشد. موارد آموزش عبارت بودند از:
شوک الکتریکی، آپولو، آسیاب، دست بند قپانی، کشیدن ناخن، عریان کردن زندانی ، اتصال برق به نقاط حساس بدن زندانی، تجاوز و فرو بردن سر زندانی در آب تا مرز خفگی و ....
صدور نفت ایران با قیمتی معادل مجانی به اسرائیل جعلی
روابط نفتی ایران و فلسطین اشغالی از سال 1338 آغاز شد و یک شرکت صهیونیستی بنام « ترانس آزیاتیک» متشکل از شرکت ملی نفت و گروهی از شرکتهای توزیع کننده نفت صهیونیست برای حمل نفت ایران تاسیس شد .
در سال 55 رژیم صهیونیستی 75 در صد کل نیاز داخلی خود را که در حدود 150 هزار بشکه در روز میشد را تماما از ایران با زیر قیمت معمول و اکثرا در ازای تبادل مستشار اسرائیل جعلی تامیین میکرد . روابط نفتی ایران و رزیم صهیون پس از اعمال تحریم اعراب به رزیم صهیون به اوج خود رسد چنانچه قیمت نفت صادر شده به اسرائیل جعلی از زبان دکتر مصدق به قیمت آب چشمه های ایران بود .
یک محقق و روزنامه نگار امریکایی، نیز در تحلیلهایش به این موضوع اشاره میکند که:
« " در تمام دورههای سهولت یا صعوبت اسرائیل، از میان سه کشور عربستان سعودی، اردن و ایران، که از سال 1957 خود را اتحاد اسلامی مینامیدند، کشور ایران تامین کننده اصلی نفت اسرائیل از طریق بندر ایلات در خلیج عقبه بوده است.» "
سرقت اشیا عتیقه و باستانی ایران توسط اسرائیل جعلی
یهودیان ایران نقش مهمی در خرید اشیا و آثار باستانی و عتیقه در تاریخ معاصر ایران داشتند و این اقدام در دوره دو پهلوی به اوج خود رسید . در دوره پهلوی دوم با حضور وسیع و گسترده صهیونیستها در ایران روند تاراج میراث ملی ایران شتابی بیشتر پیدا کرد و اسرائیل جعلی بصورت یکی از مراکز بین المللی خرید و فروش آثار باستانی ایران درآمد . صهیونیستهای فلسطین اشغالی در کاوشهای باستان شناسی در مناطق مختلف ایران حضور داشتند و افرادی چون « ایوب ربانو » در طی دهها سال یکی از بزگترین مجموعه های آثار باستانی ایران را جمع آوری کرد که بعضی از آنها در جهان بی نظیر بود . ارتشبد حسین فردوست در خاطرات خود فعالیت « یعقوب نیمرودی » وابسته نظامی رزیم صهیون در تهران را در زمینه تاراج آستان باستانی ایران فاش میسازد .
فروش تسلیحات جنگی رزیم صهیونیستی به ایران به قیمت تاراج چاههای نفت
از آنجا که رزیم شاه تامیین کننده امنیت آمریکا و منافع رزیم صهیونیستی در منطقه خاور میانه بود چرا که پس از کودتای 28 مرداد 1332 محمدرضا شاه بقای خود را مدیون امریکاییها میدانست. بنابراین در راستای هماهنگی با اولویت های سیاست خارجی ایالات متحده، روابط خود را با اسرائیل جعلی گسترش داد و به همین جهت عنوان « ژاندارم منطقه » را به خود گرفت .
ایران موظف بود برای دفع دشمنان رزیم صهیونیستی در صورت بروز خطر برای فلسطین اشغالی از هر گونه مساعدت مالی و نظامی به این رزیم دریغ نکند بنابراین لازم بود این ژاندرام با وفا مجهز به عدوات جنگی باشد تا بتواند در دل دشمنان رژیم صهیون و اعراب منطقه رعب افکنی کند .
به همین منظور اقداماتی جهت تامیین امنیت اسرائیل جعلی صورت گرفت از جمله
نخست، آموزش نیروهای نظامی ایران از سوی کارشناسان نظامی صهیونیست
دوم، همکاریهای امنیتی میان ساواک و موساد
و سوم، خرید تسلیحات از اسرائیل با بالا ترین قیمت برای کمک اقتصادی به رزیم صهیون
چهارم، عملیات مشترک نظامی ـ امنیتی ایران و اسرائیل جعلی که بصورت پنهان و آشکار در خاورمیانه انجام پذیرفت.
همکاری نظامی بین ایران و رژیم صهیون از تابستان 1336 (1957)، زمانی که دکترین« آیزنهاور» اعلام گردید، آغاز شد. همکاریهای نظامی دو طرف تا سرنگونی رژیم پهلوی ادامه داشت. در تحکیم و گسترش این روابط، « سرهنگ یعقوب نیمرودی» ، وابسته نظامی اسرائیل جعلی در ایران، و « ارتشبد حسن طوفانیان» ، معاون تسلیحاتی وزارت جنگ، نقش محوری ایفا کردند. نیمرودی، یهودی عراقیالاصل متولد بیتالمقدس بود. و از سال 1968 که از خدمت نظامی در دولت اسرائیل جعلی بازنشسته شده بود به عنوان دلال اسلحه کار میکرد.
در دهه 1960/1340 سفارشات تسلیحاتی ایران از اسرائیل جعلی رشد پیدا کرد. این در حالی بود که ایران در همان سالها هم از شوروی و هم از امریکا، سلاح خریده بود.
یکی از پروژههای مشترک ایران و اسرائیل جعلی ، توسعه موشکهای دوربرد با قابلیت حمل کلاهک هستهای بود. این موشکها از تولیدات خود اسرائیل جعلی بود .در بهار 1977 شیمون پرز، وزیر دفاع رژیم صهیون ، در تهران موافقتنامه محرمانهای برای تولید موشکهای پیشرفته، امضا کرد. ایران باید هزینه این طرح را از طریق معادل یک میلیارد دلار نفت صادراتی به اسرائیل جعلی میپرداخت همچنین ایران موظف بود یک فرودگاه ویژه، یک کارخانه مونتاژ، و سایتی برای آزمایشات گستردهتر فراهم میساخت این پروژه با سقوط شاه به پایان رسید و جزئیات آن زمانی آشکار شد که جمهوری اسلامی ایران، اسناد مربوط به سفارت اسرائیل جعلی را چاپ کرد.
از جمله معروفترین خریدهای تسلیحاتی شاه از اسرائیل جعلی ، مسلسلهای« یوزی6 » بود. در ژانویه 1963 رئیس ستاد ارتش اسرائیل جعلی ، « زوی تزو » از ایران دیدار کرد و این دیدار طلیعه گسترش همکاریهای نظامی دو کشور بود. پس از توافقات انجام شده میان ایران و رژیم صهیون ، ایران مقادیر قابل توجهی سلاح یوزی از اسرائیل جعلی خرید. این سلاحها با دستور مستقیم شاه توسط « ژنرال طوفانیان» از رژیم صهیون خریداری شد . همچنین قراردادهای متعددی برای تعمیر هواپیماهای جنگنده مانند هواپیمای F-86 در اسرائیل جعلی به امضای مقامات ارتش دو کشور رسید. اما این قرار دادها و ورود تسلیحات تنها در صورتی انجام میپذیرفت که همگی زیر نظر کارشناسان و مستشاران اسرائیل جعلی و آمریکایی صورت پذیرد . کارشناسان ایرانی حق نداشتند حتی برای تعمیر ساده موتور یک جنگنده بدون اجازه مستشاران اسرائیل جلعی و امریکایی اقدامی انجام دهند چرا که آگاهی و بالا رفتن اطلاعات نظامی و علمی کارشناسان ایرانی ممکن بود بعدها برای منافع رزیم صهیون مشکل ساز شود و اصولا بالارفتن سطح علمی و تخصصی ایرانیان مورد نظر سران رزیم صهیون و امریکا نبود .
ادامه دارد .....
این بود تنها بخشی ازالطاف بیکران رژیم صهیونیستی و سران اسرائیل جعلی در حق مردم ایران البته تنهادر زمان شاه خائن .یاد باد از همه شهدا و همه رنج دیدگان و شکنجه شدگان و یتیم شدگان و یاد باد از مردی ازنسل سید الشهدا که در این روزها و در این ایام هر چند که جای او خالیست لیکن جانشینش با همان قدرت و صلابت زور گویان نژاد پرست را با هر کلام خود رسوا میکند .
در این روزها فشار و محاصره رژیم وحشی اشغالگر بر مردم مظلوم فلسطین شدت یافته فراموش نکنیم حال و شرایط آن مردم مظلوم را و مبادا که اینهمه اعمال غیر انسانی برای ما عادت شود .